;
نگاه نقاش کندوکاو و درنگی پیرامون انسان و عقلانیت است.
او ما را به تماشای کشمکش و جدال درونی انسان معاصر دعوت میکند.نمایشی از بحران هویت انسان امروز.
انسانی فرو رفته در سیاهی ها ،درد ها ، رنج ها و زخم ها.... انسانی غل و زنجیر شده در توهمات خوشبختی خویش که تماشایش آشکارا دلهره آور است.
او به نوعی افشاگری علیه انسان دست میزند.در این تلاش است که بگوید عقل انسان از تصورات و ایده آل های انسانی اش عقب مانده است. او نقش انسان در نابودی خود و طبیعت را کالبدشکافی میکند . همان عقلی که میتوانست نجات دهنده باشد.
انسان را مولد نظام خشونت میداند.خشونتی که زاییده عقلانیت رو به ابتذال است که بر گوشت و پوست آدمی رخنه کرده و هویت عریان آدمی را نشانه گرفته است.
و ما را با بهتی آمیخته به بدبینی به رویا رویی با نتیجه آنچه شده است به تامل و پرسشی وا میدارد که آیا آدمی از آنچه انسان شده ، خشنود است ؟
مهسا لطیفی
آبان ماه یکهزار و سیصد و نود و شش خورشیدی