علیاکبر جهانگرد از سال ۱۳۷۶ و همزمان با دوره دانشجویی نقاشی را آغاز کرد و از سال ۱۳۸۶ به تدریس در دانشگاه پرداخت و تاکنون پژوهشهای بسیاری را منتشر کرده است. جهانگرد در آثار خود مهاجرت بیپایانی را تعریف میکند. او دربارهی آثار خود اینچنین مینویسد:
«برای بسیار از ما زندگی همیشه در مهاجرتی بی پایان تعریف میشود. همیشه در جستجو و آرزوی «آنجایی» هستیم که ماهیت «بودن» و زندگی ما در گرو آن است. «آنجا» همیشه در تعویق و تاخیر است. همیشه در ماهیت «آنجایی» و دست نیافتنی خود باقی خواهد ماند؛ چرا که «آنجا» برای هر مهاجری جز در ماهیت «خانه» و موطن معنا نمییابد؛ اما «خانه» برای مهاجر با اولین هجرت به سرابی دست نیافتنی تبدیل میشود. همیشه در تعویق و تاخیر، موکول به جایی دیگر. زندگی در یک بی ثباتی و بی تابی مدام، در جستجوی جایی برای رفتن. رفتنی که جز امر «رفتن» مقصدی دیگر نمیجوید.
روایت تجربههای تصویری من «جنگ، مهاجرت، بیتابی رفتن به سوی آنجا و در نهایت بازگشت» است. بازگشتی که هیچگاه به واقع صورت نخواهد پذیرفت، چرا که مهاجرت از دست رفتن پیوندهاست و از دست رفتن خانهای که دیگر در هیچ کجا ساخته نخواهد شد، حتی در مکان اولیه خودش. هیچ خانهای دوباره به دست نمیآید. فراتر از جنگها و اجبارهای کور، غباری از فرسایش زمان بر همه چیز مینشیند. فراموشی. فراموشی هر آنچه که بودیم؛ خانهای که با جنگ فراموش شد، انسانهایی که فراموش شدند و مفاهیم مشترکی که از یادها رفتند.»