علیرضا اصبحی سی سی(ملقب به سی سی) در محله امامزاده حسن تهران در یک خانواده هفت نفره متولد شد.
تحصیلاتش را تا مقطع پنجم ابتدایی به پایان رساند و بخاطر فوت پدرش (که به حرفه خیاطی مشغول بود) به عنوان پسر بزرگ خانواده شد نان آور خانه و کارگری در یک تولیداتی پوشاک (در محله سرسبیل/جمهوری) را آغاز کرد.
بیست سال داشت (۱۳۶۸) که ازدواج کرد و هم اکنون دو فرزند دختر (۲۲ و ۱۸ ساله) دارد.
چون همیشه به صنایع دستی علاقه داشت از طریق یک دوست خانوادگی وارد بازار فرش شد و در طول هفته در بازار فرش فروشان جستجو می کرد و جنس های مورد نظرش که فرش و گلیم های "دهاتی بافت" بود را تهیه و در پارکینگی در خیابان جمهوری به نام پارکینگ پروانه، روزهای جمعه بساط خود را پهن و مشغول دست فروشی بود. که این فعالیت از ۳۵ سالگی تا سال ۱۳۹۸ در جمعه بازار تهران با اجاره دو غرفه (۵۸۶ و ۵۸۸) ادامه داشت.
اکنون که پارکینگ پروانه به دستور شهردار منطقه ۱۲ تعطیل شده و اجازه فعالیت برای دستفروشان داده نمی شود "سی سی" با ماشین پرایدش به عنوان راننده اسنپ مشغول خدمات رسانی و جابجایی مسافران در سطح شهر می باشد. در این میان جهت تامین مخارج زندگی یک چرخ صنعتی لبه دوز فرش بهمراه قالی و گلیم هایی که وقتی از قالیشویی بیرون می آیند پاره می شوند و دیگر برای رفو کردن به صرفه نیستند با ایده چهل تکه دوزی خرید تا شاید بتواند فرش های تکه دوزی تولید کند اما این چرخ جوابگوی فکری که در سر می پروراند نبود و برای خرید چرخ اصلی هم سرمایه لازم را نداشت. یک روز که در کارگاهش نشسته بود، اتفاقی فکری به ذهنش رسید و اولین اثر شیر و خورشید را بصورت غریزی و خودجوش ساخت. آن را به همکارانش نشان داد ولی همه رای سی سی را زدند و گفتند وقتت را تلف نکن زیرا این چیزی نیست که نتیجه اقتصادی در پی داشته باشد. بنابر این جهت امرار معاش به واسطه گری و فروش اجناس قدیمی و عتیقه مشغول شد که این فعالیت هم به دلیل وضعیت اقتصادی به طول نیانجامید. از پاییز ۱۳۹۸ با مرتضی زاهدی آشنا شد و تحت پوشش و حمایت او قرار گرفت و در این مدت علاوه بر رانندگی از این طریق (گلیم آرت ها) زندگی اش را می گذراند.