علی نصیر تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در ایران گذراند. در۲۳ سالگی راهی اروپا شد و سرانجام در شهر برلین اقامت گزید. بعد از تردید در انتخاب بین معماری، سینما و نقاشی سرانجام نقاشی را انتخاب کرد و بین سالهای ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۲ در دانشگاه هنر برلین به تحصیل نقاشی پرداخت. در همین سالها بورس تبادل دانشجو بین فرانسه و آلمان را دریافت کرد و مدت زمانی مقیم بزانسون فرانسه شد.
در سال ۱۳۶۴ برنده بورس دوسالانه “حمایت از هنرمندان و دانشمندان جوان” شد. بین سالهای۱۳۷۰ تا ۱۳۸۴ در مقاطع مختلف در دانشگاه هنر برلین، آکادمی تابستانی پادربورن و مدرسه عالی فنی برلین تدریس کرد. او تجربهی کوتاه مدت تدریس در دانشگاه آزاد و تهران را نیز دارد.
دورهی اولیه آثارش با تصویر کردن شاعرانه اشیا و انسان آغاز شد. به مرور درگیری ذهنی و فلسفی او با فرهنگ و جامعهی میزبان باعث شد تا مفهوم جدیدی از شی و انسان در کارهایش بوجود آیند. در این دوره آثار او دیگر تصویر کردن یک جهان و اشیائی که در آن واقعاند نیست، بلکه صحبت بر سر کشف فضاهای دیگری است. صحبت بر سر خود اشیا و پیکرهها نیست، بلکه جایگاه آنها و روابطشان در این جهان است. بر همین مبنا اشیا در این آثار فقط کارکرد استتیکی ندارند. بلکه نشانهای از مدنیت شهری و یا روزمرگی زندگی معاصر هستند.
نصیر هنرمندی است که فرهنگ سرزمینش برایش گرانبهاست و با گذشت زمان گرانبهاتر نیز میشود. از همین روست که ریشهی رنگآمیزیهایش را در ایران میبیند. رویکردش به نگارگری ایرانی اما خلاقانه است و هرگز سعی نمیکند از نظام ساختاری نقاشی ایرانی تقلید کند. تاثیر رنگهای درخشان این نگارگری بر کارهای نصیر دریک مقایسهی مستتقیم به گونهای شگفتانگیز آشکار میشود.
با این همه این تاریخ هنر غرب است که خمیرمایه کار را دراختیار او مینهد. مدام برایش طرح مسئله میکند، سوال برمیانگیزد و به او امکان و مضمون هنری عرضه میدارد. به این ترتیب است که در لایههای پنهان این آثار معماگونه با رنگآمیزی شگفتانگیز و بیبدیل که اشیا در داخل اثر مثل جواهر میدرخشند، او به کند و کاو عمیقترین موضوعات بشری میپردازد.
بهرهگیری از فرهنگهای مختلفی که در آنها زندگی کرده، ساختار استتیکی منحصر به فردی به او میدهد. او این امکان را به ما عرضه میدارد که به جهان از زاویهای بنگریم که در نگاه اول غریبه و دیریاب است.
بخش مهمی از آثار نصیر را طراحیها تشکیل میدهند. آنها مستقل از نقاشیاند. اما همانند نقاشیها نموداری از ساختار وجودی او هستند و درچهارچوب استتیک یکسانی شکل گرفتهاند. دنیای طراحیها مانند نقاشیها گستردهاند. دامنه گسترش آنها از هزارتوی درون تا مرزهای زندگی روزمره را در بر میگیرند. از لحظههای خالی تا اشتیاق به شکفتگی یک حرکت حسی برای درک یک “چیز” نا شناخته و غیرقابل لمس. برای “پیدایی” یک “چیز” ناپیدا. از طرحهایی برای یک درام تا ثبت لحظههای زیبا. از درهم آمیختگی خاطرات کودکی تا تجربهی اکنون و واقعیت صحنههای روزمره.
دروههای کاری علی نصیر ضمن استقلال اجزا، یک مجموعهاند و مرکز این مجموعه، انسان و هستی انسان است. او با سیال کردن فرم به عنوان گسستی آنارشیستی از قید نظم و اهمیتی که برای اتفاق در تصویر قائل است و امتناع از تصویر کردن انسانی خاص و یا جغرافیایی مشخص، به شیوهی یگانهای دست پیدا کرده است. مضمون هر کار نصیر ارجارعی دارد به موضوع کار دیگری و به این ترتیب زنجیرهای از آثار شکل میگیرد که هدفشان بررسی موقعیت انسان است. انسان به معنای وسیع کلمه و به شکل جهانیاش.