;
یاران من ! اینسان - غمین - نسرایید!| بگذارید تا نغمه ای دیگر ساز کنیم| نغمه ای شادی
افزاتر| شادی... شادی |شادی ای زیبا اخگران خدایان |ای دخت حریم قدسیان | مدهوش از آذر
تو ره مییابیم |به بارگاه اهورایی تو ای بارقه افلاکی| جادوی تو پیوند میدهد| آنچه را که روزگار
از هم گسیخته است | آدمیان به برادری خواهند رسید |آنجا که شهپر لطیفت سایه م یگستراند.
آن که را که به او موهبتی پیشکش شد|تا به یاری دست یاری دهد| یا دختی از حریم عفاف را
دلدار گشت |اوست شوریده ذوق و واصل به دیار شوق |نیز هر کس که خودرازنده جانی|
در دایره گیتی می نامد |آن کس که این کمترین را نیارد| گریان گلیم خویش از این حلقه برکند/
شادی را تمامی ساکنان ملک وجود |از پستان طبیعت می نوشند|همگان چه پاکان و چه ناپاکان|
ردپای گل سرخ را می پوید| شادی به ما و دختر رز بوسه ها فشاند| دوستی که تا پرتگاه مرگ
نیز آزموده شده |هم اوست که شوق وصال از این سوی در حشره آفرید|و کروبیان را از آن سوی
برآستان پروردگار به پا داشت.
سرخوش آنگونه که خورشیدها|در پهنه شکوهمند آسمان شناورند| شما نیز ای برادران در
مدار خویش ره پویید|شادان آنسان که شاهد فتح درآغوش پیروزی می جهد.
بخشی از شعر "چکامه شادی"- فردر کی شیلر که در قالب سمفونی نه بتهوون اجرا می شود و به عنوان سرود
رسمی اتحادیه اروپا انتخاب شده