;
رنگ زندگی
به دنیا آمدم، شاید غیر لازم، بزرگ شدم به اراده دیگران. اما روزی خودرا غرق رنگ های زیبایی دیدم که تار و پودم شدند: فیروزهای،لاجورد، خاکی، قرمز، خاکستری و سبز که در واقع همه وجودم را تسخیر کردند. یک روز که از خواب پریدم دستانم رنگی بود و آن روز نقاشی همه زندگیم شد. مجموعه امسال در ادامه آثار دو سال پیش، بررسی بخشی از زندگی همنوعهایمان است. انگار جدا از هیاهوی جهان هستی هر کس سر در گریبان خویش است. آیا آن ها را می شناسید؟ چرا که همه محو شده اند و انتظار دارند که کلیت شان را ببینیم و انکارشان نکنیم. به قول لوسین فروید نقاش و به اعتقاد من فیلسوف، « تصویر برای آنکه تأثیر گذار باشد نباید مارا صرفاً به یاد زندگی بیندازد بلکه باید زندگی خودش را داشته باشد. دقیقاً به این خاطر زندگی را بازتاب دهد».