;
در طول تاریخ همواره مواجهه هنرمند با محیط پیرامونش منبع الهامی برای آفرینش های هنری بوده است. خوانش هنرمند برآمده از ادراک و این نوع ادراک، مقوله ای ذهنی است. درکی جدید، مستلزم رخداد تازه ایست که سبب جابجایی بین مرزهای امکان و عدم امکان می گردد، مرزهایی که در ذهن ثابت نبوده و دائما در حال تغییر است. جابجایی مرزها و انتخاب لحظه ای برای ثابت نمودن این فرایند ذهنی و پایان دادن به پروسه اجرای اثر، به ساختاری تعلیق گون از فضای معاصر می انجامد.
در شکل گیری این تجربه، رخداد با تروماهای هنرمند درآمیخته و به استحاله تصویر و پیدایش موقعیتی بصری روی بوم منجر شده و آینه ای تمام قد از زمانی گمشده را پیش روی مخاطب خود قرار می هد.
شهریار قرائی/ تیرماه 94
ادراک :perception