;
تحول ، حرکت و تغییر جایگاه برای رسیدن به حقیقت وجود؛ انسان را در شرایطی قرار می دهد که حس رضایت از خود را تجربه کند که الزاما قرار گرفتن در این مسیر بدون آگاهی شخصی و صحیح امکان پذیر نمی باشد.
ممکن است در زندگی اشاراتی دریافت کنیم و ذره ای طعم اگاهی قلبی را بچشیم ، منتهی آن را بدرستی درک نکنیم و از آن گذر کنیم، البته در این صورت ماندن در دنیایی که از باورهای گذشته و عادتهایمان ساخته ایم برایمان سخت و ملال آور خواهد شد؛ انتخاب راه درکشاکش تنگناهای زندگی بر عهده خودمان است ، گاهی میشود در این تنگناهها ماند و در تاریکی ها غرق شد و گاهی هم با حرکت به سوی تحولی عمیق و درونی برای دریافت حقیقت وجودیمان گام برداشت.
به نظر من ماهی بهترین انتخاب برای به تصویر کشیدن این موضوع میباشد ،چرا که ماهی در آبها ساکن است ، دنیایی که در تصور اوست فقط دنیای زیر آب است و تنها در ان مکان خود را زنده می بیند ، خروج از آن شرایط در باورش نمی گنجد ؛ تغییر این موقعیت به بهترین شکل میتواند حس رهایی و تحول را القا کند ؛ عنصر ماهی در این آثار مصداق انسانی ایست که در مسیرزندگی با اگاهی قلبی به تحولی عمیق می رسد.