;
آثار ارائهشده در این نمایشگاه که عمدتاً در تنهاییِ دوران قرنطینه طی سال گذشته خلق شدند، مبتنی بر کاوشهای پیشینِ خسروی در خصوص تکنیک انواع نقاشیهای تاریخی نظیر بهرهگیری از پرسپکتیو بالا و پائین در نگارگری ایرانی است؛ و در عین حال عناصر سهبعدی و تندیسگونهای را در هم میآمیزد تا بر خصلتهای خیالی و هنری خود بیشتر تأکید کند.
نقشونگارهایِ گلدارِ پرزرقوبرقِ ایرانی حاکی از باغهای آسمانی پشت درهای بسته است اما مشخص نیست که آیا این فضاها نمایانگر امکاناتی برای فراغت و آسودگی است که توسط زندگی خصوصی فراهم شده یا تصویری از بهشت خیالی که بنیادگراییِ مذهبی وعدهاش را داده است.
ستونِ مرکزیِ مستطیلشکلی که شامل بخشهایی از چهرهی یک زن است، در بیشتر نقاشیها نمایان میشود و به عنوان نشانِ منسجمِ ساختاری عمل میکند. خسروی به جای آنکه یک چهرهی کامل را نشان دهد، تمرکز خود را بر قسمتهای بریدهشدهای از گردن، فرم یک چهره یا حرکات دست میگذارد. تأکید بر بخشهایی از بدن با استفاده از پالت رنگ واضح و اشباعشده در آثار خسروی تازه است و تأثیرِ هنر پاپ نقاشانی نظیر تام وِسِلمن و مارشال رِیس را به ذهن تداعی میکند. اشکال هندسی با استفاده از بومهای شکلیافته به سطح تازهای از برجستگی میرسند که چند تصویر را برای شکلدادن به یک نقش کلی یکپارچه میسازد.