;
استخرها و فضاهای تهی
«آب با زایلکردن جوهر مواد، به تخیل در عینیتزدایی و همگونسازی کمک میکند. آب عنصر رویاها است؛ عنصری که با کمک به مادهزدایی از دنیای واقعی، الهامبخش ما برای رویاپردازی است». گاستون باشلار- آب و رویاها
آخرین مجموعه آثار نازگل انصارنیا در گالری رافائلا کورتز به نمایش درآمدند. انصارینیا در طول دورهی کاریِ خود، به موضوعات متعددی پرداخته است که کنترل، خاطرات مربوط به مکانهای زیسته، توسعهی شهریِ تهران همراه با روندِ تخریب و بازسازی سریع آن، الگوها و نقشونگارهایی که یادآور آینهکاریها و فرش ایرانی است، از جملهی آنهاست. او این موضوعات را با استفاده از مدیاهای متعددی مانند ویدئو، مجسمه، طراحی و کلاژ به اثر هنری تبدیل میکند.
انصارینیا در این نمایشگاه رابطهی میان چیزهایی که در سطح شهر قابل مشاهده است و پیامدهایِ اثرگذار بر هویت آن را برملا میکند. او در این نمایشگاه جنبهی ویژهای از برنامهریزی شهری تهران را که با گذشت زمان اهمیتی نمادین به خود گرفته است، مورد بررسی و تحلیل قرار داد. در اواخر دههی ۱۹۶۰، شرکت همکاران ویکتور گروئن برای تهران یک طرح جامع شهری بر مبنای الگویِ شهرهایِ شمالیِ آمریکا مانند لس آنجلس تهیه کرد. استخرهای خصوصی بسیار زیادی در ساختمانهای تهران ساخته و سپس به دلیل انقلاب ایران از سال ۱۹۷۹ خالی و رها شدند. آن استخرها هنوز هم خالی باقی ماندهاند.
انصارینیا با شگفتی این پرسش را مطرح میکند: «رهاکردن این فضاهای خالی برای چند دهه، آن هم در شهری که میکوشیم از همهی فضاهای ساختهشدهاش استفاده کنیم، چه معنایی دارد؟» همانگونه که او مینویسد، وجود آنها نشاندهندهی «تمایل به استفادهی دوباره از آنها در آیندهای غیرمنتظره است، اما درعینحال زمانی را به ما یادآوری میکند که پر از آب بودند و مورد استفاده قرار میگرفتند». انصارینیا با بهرهگیری از مستندات شهرداری شکل شماری از این استخرها را بازآفرینی کرد، به آنها عمق و اندازه داد و تعدادی از آنها را در مجموعه مجسمههای «استخرهای بههمپیوسته» (۲۰۲۰) به یکدیگر متصل کرد. این معماریهای خالی در ارتفاع ایجاد شدند زیرا بر چند لایه گچ قرار گرفتهاند که رنگشان آب را به ذهن تداعی میکند. انصارینیا آنها را با نمایشدادن در کنار یکدیگر به عنوان اشکال یک شهرنشینیِ احتمالی نوین تجسم میکند.
پروژهی «استخرها و فضاهای خالی» از دید دقیقتر نمایانگر نوعی تغییر جهت در موضوعاتی است که انصارینیا در سالهای اخیر به آنها اندیشید. این پروژه تحلیلِ برنامهریزیِ شهری در تهران و تغییرات شتابانِ بناهایِ ساختهشده و سپس ویرانشدن آنها نیست، بلکه واکاوی ژرفِ چیزهایی است که باقی ماندهاند، ولو اینکه چند دهه پیش ساخته شده باشند. در کارهای اخیر این هنرمند، خاطرهای در رابطه با خسران چیزهای ساختهشده، در تمام معنای اجتماعی-اقتصادیِ آن، مشاهده و به ذهنمان نیز تداعی نمیشود؛ بلکه خاطرهی آنچه باقی مانده است، اندیشیده میشود. آنچه موجود است اما متروکه، این قابلیت را دارد تا در ارتباط با تمایلِ جمعی به گذشتهای که اینک شکلی یافته، پرسشهایی را برانگیزاند. سایهی این خواست همچنان بر زمانهی جاری نمایان است.
اثر «آبهای خصوصی»(۲۰۲۰) این امکان را میدهد که به صورتی تحلیل کنیم که گویی این اثر شکلهای قالبی اندازهگیری شده و 52 قطعهی حجمی از عنصر رزین نیمهشفاف است که روی یک میز بلند قرار گرفتهاند؛ این احجام میتواند در حافظه ما نقش بندد چرا که به زودی آنها را تکملهای بر هفت استخر به همپیوسته مییابیم.
این اثر در فضایی با سقف و دیوارهایی به رنگ آبیِ تیره نمایش داده شده که به بازدیدکنندگان حسِ بودن در یک استخرِ گودِ خالی را القا میکند.
علاوه بر این، انصارینیا با در نظر گرفتن شکل معماریِ گالریِ در ویا استرادلای 7، که تشابه جالبی را با شکلِ این استخرها ایجاد میکند، اثری ویدئوییِ جدیدی به نام زایل شدن جوهر مواد (2020) را به نمایش درمیآورد که از دو طرحواره تشکیل شده است. او تمرکز خود را بر سطوحِ همان استخری میگذارد که سالها است متروک شده است. در اولین طرحواره، شتابِ دگرگونی که البته با تفاوتهایی جزئی و قطعاتی مبهم در سطوح را شاهدیم که البته با تفاوتهایی جزئی و قطعاتی مبهم، در طول زمان رخ میدهد. در طرحوارهی دوم، همان بافت تغییر یافته به نقشی بدل میشود که همانند شکلِ آبِ جاری است.
بسیار خرسندیم که رسماً اعلام کنیم نخستین تکنگاری دربارهی این هنرمند توسط انتشارات هاتیه کانتس در بهار امسال منتشر خواهد شد.