;
به دنبال درک چگونگی «فرآیند دیدن» و جستجوی فرمی در نقاشی ایرانی، راه به جایی بردم که مجموعه پیش رو بخشی از آن است. بستر منظرهپردازی، زمینهای فراهم ساخت تا آگاهانه و خودخواسته، با ترکیب عناصر ساختارمند و سیال، سطوح متعددی به وجود آیند که با کنترل جهتهای دید، نگاه مخاطب را به تکاپو وا دارند. در این مجموعه، بعدنمایی، با ایجاد توهمی از عمق و نحوه قرارگیری عناصر در قاب تصویر شکل میگیرد؛ اینجاست که سطوح اهمیتی چند برابر پیدا میکنند و عناصر کوچک و بزرگ برای تعریف وسعت فضا به کار برده میشوند. استفاده از کلاژ این امکان را فراهم آورد تا با تقویت همبستگی میان سطوح مختلف، فرآیند دیدن بیشتر به چالش کشیده شود.
دشت امکان صحنه وقوع اختیارات نگاه است.