;
در مقابل کادر سفید زمان می ایستد، و مکان در مسیر آرام و پرشتاب ذهن شروع به ذوب شدن می کند. فقط من هستم با کادر سفید و آواری از نقش و خیال. زمان توقف کرده و همه چیز در سکون متمرکز شده و انتزاع در نهایت قوت و خلوص به باورهایم نزدیک میشود و مرا در یک وهم و رویایی بی زمان گرفتار میکند. عقربه ساعتها ایستادهاند و فاصلهها همه با هم در یک اندازه هستند. دور و نزدیک وجود ندارد و هر آنچه که حس میکنیم رنج ترسیم است با تمامی خم و تاب خود.
حمید هادی نژاد