;
طبیعت هر چیز
رنگ را نباید اختراع کرد. با ادغام دو رنگ، می توان هزار رنگ به دست آورد و با ادغام هفت رنگ، بی نهایت می توان همین بی نهایت را بارها مخلوط کرد، و باز به رنگ اصلی رسید تا کار آغاز شود. مهم نیست که این رنگها نامی ندارند یا نمی توان نامی به آنها داد. مهم این است که وجود دارند و تکثیر می شوند.»
از دست نوشته های آقای اچ در رمان نقاشی نوشته ژوزه ساراماگو
گروه محور اصلی کار من است سالهاست در اجرای پروژه های جمعی ام با هنرمندان همکاری می کنم. زمانی که گالری دستان سفارش جمع آوری یک نمایشگاه گروهی را به من داد، تصمیم گرفتم علاوه بر هنرمندانی که با آنها کار کرده بودم به سراغ هنرمندان دیگری بروم (آیسا رشید، على شایسته، سهیل مختار، محمد زارعی و ابوالفضل هارونی) که همیشه کارشان را دنبال کرده بودم اما همکاری با آنها نداشتم، و از همه دعوت کنم هر یک با اثر شخصی خود در این نمایش حضور داشته باشند.
چگونه می توان کارهای هنرمندانی که برخورد، ذهنیت و جهان بینی متفاوت دارند را حول یک موضوع جمع کرد؟ چگونه می توان این همه پراکندگی و تکثر را به انجام رساند؟ به رغم تفاوت هایشان، هر یک از این هنرمندان دارای طبیعتی است که به دیگر هنرمندان گروه وصل اش می کند - این طبیعت هنر است.
از همان ابتدا، بدون هماهنگی قبلی، کار بعضی از هنرمندان از نظر فرم و محتوی به هم نزدیک شد. این خود نشانه ای است، شاید، که انسانهای معاصر در جوهره اندیشگی شان به هم شبیه اند.
و این روح زمانه است که با دغدغه های مشترک انسان ها را به یکدیگر نزدیک می کند.
طبیعت هر چیز با طرح یک مضمون مشترک هنرمندان را در ۲+ به هم می رساند.