;
اولین نمایش انفرادی ارکیده ترابی در گالری نیو مییِر کلن ارائه میشود. این نمایش با عنوان «یکی بود، یکی نبود»، شامل ۱۲ اثر است که در سالهای ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۱ خلقشدهاند. در این نمایش آثار متأخر ترابی را میبینیم که چگونه مجموعهای از شخصیتهای مرد را میسازد تا هم ژانر هنری (به پرترههای ونوس یا ندیمههایی که عموما به زنجیر کشیده شدهاند، بیندیشید. معمولاً این تصاویر برای بینندهی مرد به نمایش درمیآمد که مصداق نوعی آزار و اذیت است) و هم ژانر اجتماعی (عشق افلاطونی در نوعِ به آغوشکشیدن در اثر «هواتو دارم» که با غرور و خشونت مردانه مغایرت دارد) را واکاوی کند. پرترههای بازیگوش، بامزه و مضحک ترابی برای این ژانر بسیار مناسب است و پوچی ارادهی آنها در معنا بخشی بر هویت و رفتار را نشان میدهد.
آثاری که در «روزی، روزگاری» به نمایش گذاشتهشدهاند، مردانگی را بهصورت آشکارا مورد هجو و تمسخر قرار میدهد. دنیای ترابی شخصیت مؤنث ندارد اما سرشار از زنانگی است. او پسران و مردانی که در آثارش نمایان هستند را «بازیگران» خود مینامد؛ گویی نقاشیهای او نوعی تئاتر ابزورد است و با این کار لحظاتی از روایات طولانیتر و پیچیدهتر را شکل میدهد و سعی در بازگوکردن آن دارد. این هنرمند با استفاده از تاریخ، تخیل و خاطرات شخصی شخصیت نقاشیهایش را میآفریند. این شخصیتها با خصوصیات اغراقآمیزی مانند بینیهای کوفته، چشمان ریز، ابروهایی پرپشت و دندانهایی که با یکدیگر فاصلهدارند؛ دلقکمآبانه، احمقانه و برجسته به نظر میرسند اما محیط و حالت بدن آنها از دیگر داستانها و ژانرهای هنری مانند پرترهی ندیمه، تصویر مریم مقدس و عیسی و سایر صحنههایی که معمولاً برای توصیف تجربهی زنبودن بهکاررفته، الهام گرفته شدهاند. در این آثار منطق متعارف در نحوه قرارگیری حالات بدن خط میخورد: مردی که با اندامی درشت به آینه جیبی خود مینگرد و میگرید. (روزی، روزگاری) و مرد دیگری که با دو کودک صمیمانه نشسته، دامن رنگارنگ و راهراهی به تن و گلی در دست دارد. (هرگز کافی نیست)
فرآیند پرزحمتِ خلق برای ترابی با تکهای پارچه آغاز میشود. او بهجای بوم با پارچه کار میکند زیرا لطافت و انعطافپذیری آن اجازه میدهد که رنگ راحتتر در مواد نفوذ کند و کاملاً اشباع شود. ترابی بهجای اینکه مستقیماً بر پارچه نقاشی کند، روی یک صفحه نقاشی میکشد و سپس لایههای رنگ را یکییکی به پارچه انتقال میدهد. این روش هم زمانبر است و هم پرخطر، ولی خطاهای کنترلشده و غیرمنتظرهای که در حین فرآیند چاپ به وجود میآیند، همان چیزی است که ترابی را به ادامهی این روش برمیانگیزند. او نقاشیهایش را با سشوار خشک میکند تا به بیشترین طراوت و سرزندگیِ رنگی برسند؛ که بافت پسزمینه، معماری و منسوجات بهکاررفته در اثرش را بهاندازه شخصیتهایش برجسته و حائز اهمیت جلوه میدهد.
ترابی که در ایران بزرگ شده، شاهد جداسازی جنسیتی بین مرد و زن بوده است که غالباً در حیطههای عمومی و خصوصی رخ میدهد. برای مثال، این هنرمند در حین پرداختن به نقاشیِ سال ۲۰۱۹ خود «خیلی وقته ندیدیمتون»، خاطرنشان کرد که چطور زنان اجازهی شنا در اماکن عمومی را ندارند. در این نقاشی، مردی تنومند با پوزخندی پوچ بهصورت نیمهایستاده در میان آب به تصویر کشیده شده است. او لوده و بیدغدغه به نظر میرسد و از یک فعالیت آزادانه-نه یک بازنمایی از آزادبودن-، لذت میبرد. مسئلهی آزادی و اختیارات شخصی دغدغه کارهای ترابی است. آنچه پدید میآید، دنیایی است که در آن افرادی که معمولاً از اختیار بهرهمندند و ابزارهای بازنمایی را کنترل میکنند، در دامِ خودشان گرفتار میشوند. آثار او هنجارهای فرهنگی را برای بینندگان منعکس میکند و به زنجیر میکشد، ولی نه با موعظه بلکه با افراط، سرزندگی و نمایش.