;

خاکى با اختلال ادوارى خویى (دو قطبى) / برداشت آزاد: منظره / کوه

نمایشگاه انفرادی عکس،

شنبه ۱۱ مهر ۱۳۹۴ تا چهارشنبه ۶ آبان ۱۳۹۴

هنرمندان نمایشگاه

بیانیه

 
 
"خاکی با اختلال ادواری خویی (دو قطبی)/برداشت آزاد: منظره/کوه" آرش حنایی تنها یک اثر هنری نیست که خلق آن به یک بارگی محدود شود، بلکه همان گونه که از عنوان آن پیداست چرخه ای از جستجو است که در صور مختلف متبلور می شود  و به همین سبب در نمایشگاه های مختلف با موضوعات متفاوت قابل ارائه و نمایش است. با پرداختن گسترده به مفاهیم جغرافیای سیاسی معاصر، تمثیل های چشم انداز و به مخاطره انداختن تجربه اجتماعی در دنیای مجازی ، این اثر زایا و در حال نمو،  به نگرشی اشاره می کند که در عمق سبک هنرمند ریشه دارد. نگرشی که گویای ارتباط رو به گسست  این هنرمند با انتظارات کوتاه مدت و ناپایداری های صحنه ی هنر بازاری است. همانند یک پازل در حرکت،  قطعه به قطعه،  اثر در طی حیات اش که همواره دستخوش تغییر، جابجایی و سازگاری است  خود را آشکار می سازد.
با توجه به وجود میزانی از ابهام یا به عبارتی تاخیر حضور در نمایاندن و ارائه خود  به بیننده، این اثر آشکارا بیننده را در معرض خطر  سردرگمی و تعلیق قرار می دهد. این ویژگی  بر پاسخ حنایی  به تولید هنر در وضعیت کنونی  جهان بحران زده ما  اشاره دارد، وضعیتی که در آن جنگ، مهاجرت و بی اعتمادی عمومی بر همه جا سایه افکنده است.
 
با توجه به ارزش والا و یکپارچگی آشکار "خاکی با اختلال ادواری خویی (دو قطبی)/برداشت آزاد: منظره/کوه"، نمایش آن در گالری AG چیزی بیش از یک نمایش صرف است.
آنچه در مقابل دیدگان بیننده نقش می بندد ترکیبی است از ویژگی های ناهمگون فضا و مصنوعات بشری به کار رفته در این اثر. این وضعیت را  در هم پوشانی صفحه نمایش کامپیوتر و پنجره های ویندوز(pop-up windows) با پنجره خیالی یک اثر دوران کلاسیک می توان دید.
می توان این تصویر خیالی را به نسخه خطی کتابی که بر نوشته های آن نگارشی مجدد صورت گرفته و یا منظری لایه لایه در برابر دیدی منکسر و معلق تشبیه کرد. از نقطه نظر بیننده ی ریز بین، آنچه باید در نگاه اول رویت شود به حاشیه رانده شده و جای خود را به تجلیات غیر منتظره و چشم اندازهای فراموش شده سپرده است. بینایی به عنوان حسی مهجور در عمل  بی روح و  تصادفی دیدن مجددا جای گرفته است. عدم حضور فیزیکی و حال و هوای ذهنی درون تصویر( یا  اسکلتی از یک تصویر) بر پایداری بی ثباتی های بیننده تاکید دارد.
 
سیم‌.ها، کابل ها، موتورها، نور افکن‌.ها، داربست‌.ها، زنجیره‌.های شبکه‌.ای، لوله‌.های پر پیچ و خم  و لوله‌.های هوایی، همگی دلالت بر یک تجربه نزدیک به مرگ دارند مرگی بر روی لبه عقلانیت در جهان پست مدرن؛ اما رو به اضمحلال. این ابزارهای مکانیکی و الکتریکی نقش ویرانه های باستانی و آثار گذشته ی دور را در محیط بصری مجازی و غیر مادی امروز ما ایفا می کنند. تمامی تجربیات "مدرن" بشر امروز در خود عنصری از فن آوری های ارتباطی و سایبرنتیک (از اختراع قطار بخار گرفته تا سیستم های کامپیوتری)، را داراست. چنین به نظر می آید که دنیای امروز چیزی بیشتر شبیه یک مخزن پدیدار شناختی است،  مخزنی که در آن داده ها و تجارب با سرعتی و اندازه ای بی سابقه  که مختص بشر انسانی نیست انباشته می شود.  مخزنی که در نهایت مبتنی و متعلق به سایت هایی  بی نقشه و مراکز داده مملو از سیم ها، کابل ها و هارد دیسک های غول آسا است. خلق پدیده ای که می توان آن را آگاهی جهانی دوگانه یا یک بیماری چرخه ای در کسوت واقعیت خواند، ما را در برابر ریزشکاف های بی شماری قرار می دهد، ریز شکاف هایی میان فراواقعیت و مرزهای مبهم، وجد و افسردگی، نورافکن ها و  سیاه لکه ها.
زایش زبان غیر انسانی از چشم اندازهای غیر انسانی  به معنی رهایی از جنگ نرم به یمن قدرت محاسبه ی نرم افزارها نیست؛ جنگی در زمینه ای شفاف با چشم اندازی مبهم.
 
- مراد منتظمی
 
(برگردان از متن انگلیسی: خسرو معصومی)
 
 
 
Arash Hanaei’s Cyclothymia of a Land/Free Adaptation: Landscape/Mountainan is not a single artwork per se, executed once and for all, but, as the title implies, is a “cycle” of research, taking various forms and adapting to different venues and exhibitions. Dealing broadly with issues of contemporary geopolitics, landscape allegories and the jeopardising of social experience in a digital world, this work-in-progress signals an attitude that is increasingly engrained in the artist’s practice: the constant weakening of his ties with the short-term expectations and temporalities of a marketed art scene. The work reveals itself piece by piece, as a nomadic puzzle with its own ecological process, submitted to change, transposition and acclimatisation. Entailing as it does a certain degree of contingency (or delayed presence) in its reach for visibility and public presentation, the work openly takes the risk – addressed to the spectator – of allowing for aporia and an unfinished state. This is already a clue to Hanaei’s response to the issue of the production of art in our present state of global crisis, in which conflict, exodus and general distrust have become common currency.    
 
The current manifestation of Cyclothymia of a Land/Free Adaptation: Landscape/Mountainan at Ag Galerie is anything but a simple image, in spite of its almost monolithic stature and apparent oneness. In terms of the media used, heterogeneous qualities of space and formal devices seem to combine and freeze in front of us: the ideas of a computer screen and pop-up windows overlap with the illusionist window in classical landscape painting. One could describe this fictitious image as a visual palimpsest or a layered field for a fragmented and delayed vision: to the attentive eye, something to be seen or witnessed has been decentred in favour of unexpected apparitions and forgotten landscapes. Vision as a dismembered sense has been reincorporated into the falsely random and objective act of seeing. Physical absence and asubjective temperature within the image (or skeleton of an image) stress the spectator’s stable instability.
 
The wires, cables, motors, spotlights, scaffolding, network continuums, zigzagging tubes and aerial pipes are all signs of a near-death experience, on the edge of rationality, in a postmodern but already vanishing world. These mechanical and electrical devices play the role of ancient ruins and relics from a remote past in our digital, dematerialised visual environment. Communication technologies and cybernetics (from the invention of the vapour train to that of computer systems) embodied something common to any “modern” experience. Today’s condition seems closer to a phenomenological bunker where data and experiences accumulate at unprecedented, non-human rates (eventually and remotely relying on unmapped sites and data centres filled with wires, cables, tubes and titanic hard disks). Giving birth to a phenomenon we could call cyclothymic global consciousness or a cyclical disease in the representation of reality, this condition subjects us to uninterrupted micro-gaps between hyperrealism and blurred lines, euphoria and depression, spotlights and black spots. 
 
If a non-human landscape somehow ends in a non-human language, it does not mean that interiorising software’s powers of calculation will save us from a soft war whose transparent backdrop might be any imperceptible landscape.
 
- Morad Montazami
 

آرش حنایی متولد 1357، فارغ التحصیل عکاسی دﺭ مقطع لیسانس اﺯ ﺩﺍنشکدﻩ هنر و معماری ﺩانشگاﻩ آزاﺩ. از 1383 تا کنون پنج نمایشگاه انفرادی و  بیش از بیست  نمایشگاه گروهیِ بین المللی از آثار او برگزار شده، از جمله نمایشگاه «تاریخ ناویراسته» در موزه های هنر مدرن شهر پاریس و ماکسی رُم. آثار او جزء مجموعه دائمی موزه ی شهر لس آنجلس (LACMA)و موزه ی ماکسی رُم است. همچنین نشریات داخلی و خارجی در مقالات متعددی به بررسی آثار وی پرداخته اند. 

آثار

در حال بارگذاری تصاویر loading
اثر مرتبط یافت نشد.
loading

نمای چیدمان

در حال بارگذاری تصاویر loading
تصویر چیدمان مرتبط یافت نشد.
loading

مجله

در حال بارگذاری تصاویر loading
مطلب مرتبط یافت نشد.
loading

ویدئو

در حال بارگذاری تصاویر loading
loading
جهت استفاده از امکانات سایت ابتدا وارد شوید.
عضو گالری‌اینفو هستید؟ ورود به گالری اینفو
عضو گالری‌اینفو نیستید؟ ثبت نام در گالری اینفو
مشکلی به وجود آمده است
اثر از آرشیو شما حذف شد اثر به آرشیو شما اضافه شد هنرمند از آرشیو شما حذف شد هنرمند به آرشیو شما اضافه شد گالری از آرشیو شما حذف شد گالری به آرشیو شما اضافه شد نمایشگاه از آرشیو شما حذف شد نمایشگاه به آرشیو شما اضافه شد