;

لبه دید

نمایشگاه گروهی

جمعه ۲۱ مرداد ۱۴۰۱ تا جمعه ۱۱ شهریور ۱۴۰۱

بیانیه

این نمایشگاه بهانه ای است برای پرداختن به به جنبه های مختلف دیدن و عیان کردن، به لبه های خاصی که هنرمندان برای ایستادن و نظاره  انتخاب می کنند. عیان کردن آنجه که معمولی است نظیر خاطرات کودکی و آنچه که باید معمولی باشد مثل شرکت در یک مسابقه فوتبال. پیچیدگی های دیدن ونادیدن و عدم تمایل به دیدن، بخشی از زندگی مدرن است و همینطور دغدغه ها و خاطراتی که در ذهن باقی میمانند و رد خود را بر روان انسان باقی میگذارند. هنر میتواند ما را وادار کند که مرزهای بیرونی محیط عادی پیرامونمان  را ببینیم و با وجود همه محدودیت های میدان بصری، در نهایت همه چیز قابل مشاهده می شود.

در آثار شورا ماجدیان، یادآوری و دسترسی از طریق به یاد آوردن یک لحظه، ساختاری رسمی و در عین حال تکمیل نشده را به همراه می آورد که همزمان می تواند نشان دهنده تضاد تجربه زندگی او باشد. جوهر آزادانه اجرا می شود - متوقف کردن آن دشوار است-  و وقتی خشک می شود ، سنگ مانند است و بافت سفت و سخت را روی کاغذ می سازد. به همین ترتیب ، زخم های اجتماعی شوک آور به نسل های مختلف می رسد و تحمل پیامدهای آن دشوار است.

مریم امیرواقفی در تلاش برای آشتی دادن وضعیت خود بعنوان هنرمندی که خارج از کشور زندگی می کند، ورزش  به ویژه تصاویر مربوط به ورزش، را وسیله دست خود برای برای کاوش در مفاهیم مختلف قرار داده.دنیای هنر و ورزش آن‌چنان متفاوت از یکدیگر نیستند، در هر دوی آن‌ها، مخاطب می‌خواهد با ابر قهرمانی مواجه شود که مدام در حال دست و پنجه نرم کردن با رخدادهای دنیای پیرامون خود است.

آثار سارا سلیمانی قشقایی در رنگ و شوق وشور غوطه ور هستند و یادآور ماجراهای کودکی و بازیگوشی هایی که شبیه حرکت چرخ و فلکی ذهنی او هستند. بزرک شدن در سایه  چادرهای عشایر و به دور از نمای شهر، سبکی از زندگی بود که او به عنوان یک کودک شاهد آن بود. عشایر دیگر مانند گذشته کوچ نمی کنند.

نازگل نیری از حوزه واقعیت خارج میشود و با گذر از تصویر اشیاء و انسان به فضایی تعلیقی وارد میشود جایی که در آن منظرهای تازه از حیات درونی نمایان می شود. حیاتی که مملو از عواطفی ظریف و ناشناخته اند که در قالب فرم بازنمایی می شوند. برای هنرمند هرچه فرم انتزاعی تر باشد گیرایی آن مستقیم تر و آشکارتر است.

نوشین ودائی کارزار خیر وشر، را به چالش میکشد و وضعیت انسان که در میانه برهوت در پی سرابهای بی شمار سرگردان است. درنگی باید کرد، حال و  احوال را باید در ذهن پروراند و چشم باز کرد پیش از آن که درختیکه در شنزار روییده و زمزمه زیستن و ایستادگی کرده، از نفس باز بماند.

 

آثار

در حال بارگذاری تصاویر loading
اثر مرتبط یافت نشد.
loading

نمای چیدمان

در حال بارگذاری تصاویر loading
تصویر چیدمان مرتبط یافت نشد.
loading

ویدئو

در حال بارگذاری تصاویر loading
مطلب مرتبط یافت نشد.
loading
جهت استفاده از امکانات سایت ابتدا وارد شوید.
عضو گالری‌اینفو هستید؟ ورود به گالری اینفو
عضو گالری‌اینفو نیستید؟ ثبت نام در گالری اینفو
مشکلی به وجود آمده است
اثر از آرشیو شما حذف شد اثر به آرشیو شما اضافه شد هنرمند از آرشیو شما حذف شد هنرمند به آرشیو شما اضافه شد گالری از آرشیو شما حذف شد گالری به آرشیو شما اضافه شد نمایشگاه از آرشیو شما حذف شد نمایشگاه به آرشیو شما اضافه شد