;
ما نقاشاها کجای پهنای خاک عقیق این جهان ایستاده ایم؟ چقدر در تیررس مکث ساعت سیبل قرار گرفته ایم؟ ما به چه بهانه ای تاثیر گذاریم و شعله های اکسپرسیو آتش اشتیاق ما در پخت گوشت تلخ این زمان چه طعمی دارد و نبض ما با چه دمایی دارد می سوزد؟ هجوم این سوال ها از پیش و پهلو، از این سال تا دم روز های رفته، همیشه تنِ روان بیدار مرا و ما را در آسیب و انهدام قرار داده است و ذره ذره رخت اهمیت نقاش بودن را از باور جمعی ما دارد دور می سازد! خلع سلاح و پا برهنه در جهان تهدید آدم ها قرار گرفته ایم و هیچگاه نتوانسته ایم ظلم افکار عمومی را از مدار تن خود خارج سازیم. ما نقاش ها برای کشف طعم زندگی بسیار تاوان داده ایم و خسته و غوطه در رنگ، خود را به چهار راه آزادی و مرگ، صیقل و سنگ رسانده ایم