;
سابقه طراحی در کشورمان – به لحاظ کمیت و کیفیت در مقایسه با تجربه غرب – دسته بندی کردن آن بر اساس تنوع نسل و ژانر را دشوار می کند.این نوشتار قصد دارد مخاطبان خود را به چنین موقعیتی توجه دهد. بنابراین به شکل کلی به دور از هر گونه ارزشگزاری و با توجه به معیارها و پارامترهای هر دوران؛ عبور از مهارتهای اجرایی و خلق فضای شخصی ؛ تصویری است که از نقاشان پیشکسوت و با سابقه بر ذهن مانده و طراحی با سویه های مفهومی پررنگ و به دور از جنبه های حسی متعلق است به نسل جوان فعلی .
... در این میان نسلی وجود دارد که همانقدر به کنش طراحانه و مهارتهای اجرایی اهتمام دارد که مفاهیم و رویکردهای معنایی؛ با این تفاوت که هنرمندان آن در مقام یک طراح ، تأکیدی بر اجرای تکنیکی به مثابه ارزشگزاری بی چون و چرا ندارند و نیز توجه به مفهوم نزد آنان ذهن مخاطب را به آثار آشنای طراحی معاصر در کتابهای vitamin D و امثالهم گره نمی زند.
به همین منوال هنرمندان یاد شده با فاصله از موضوعات و پدیده ها و به دور از نشانه های مبهم ، منویات خود را بیان می کنند، چراکه اتکاء آنان به تجربه های فردی در قالب فرم است که مفهوم اثر برخورد و سایشی ناگزیر با آن دارد.
... با این تفاسیر ؛ آثار طراحی نمایشگاه حاضر متعلق است به نسل میانی و بر اساس ارزش هایی چون صبغه طراحانه حسی ، تأکید بر زیبایی شناسی ،خلق ایماژهای شخصی، توجه به ایده های تجسمی ، پرداختن به موضوعات مورد علاقه ، دغد غه ها و مفاهیم انسانی و نیز رویکردهای مفهومی در قالبی فیگوراتیو و البته در نمایه ای محدود از آنچه گفته شد.
داریوش حسینی
آبان ماه نود و چهار