;
رویکرد من به خلقت یک اودیسه است، نه یک مقصد.
من مجذوب ریتم های چندوجهیهای متسلسل و نظم مستور در هرج و مرج هستم. پیوستار رمزآمیزی که جهان را از دانه های برف تا کهکشان ها متصل میکند.
این کنکاش در الگوها فقط یک جستجوی علمی نبوده، بلکه دریچه ای به ابعاد ناشناخته و درک یک زبان هنری عمیق تر است. در ظاهری تصادفی، شکلی از وحدت و رقصی پیچیده از نیروها، میل انسان به معنا و ارتباط با جهان گیتی را آشکار میسازد.