;
امیر وارسته کیوریتور پروژههای «گویش» که توسط «خانه هنر گویه» برگزار میشود، در توضیح این پروژه گفت: «عمیقا و صراحتا یادمان باشد که «گویش» یک نمایشگاه نیست! به عبارت دیگر، قراری بر نمایش دادن آثار تولیدشده و آفرینشهای خلقشده توسط یک هنرمند نیست. نخستین ویژگی گویش این است که با زیست هنرمند مواجه میشود و نه یک اثر یا آفرینش پاسپارتو شده؛ دومین ویژگی گویش بازگشت دوباره به هنر است. چه اینکه در دورههای مختلف تاریخ هنر بارها این رویکرد توسط هنرمندانی پیگیری شده است و فکر میکنیم در شرایطی که انباشتی از ارائههای مختلف در حوزههای مختلف تجسمی و رسانههای جدید را داریم، خلا یک مواجهه نظری و نگرشی مبانیگونه احساس میشود؛ پس گویش خیز برداشتنیست برای یک مرور بنیادین و واکاوی تئوریک زیست هنرمند و فرایند خلق آفرینش هنری. در هرکدام از اپیزودهای گویش که با نام «گاراژ» اسمگذاری میشود، میتوان منظرهای مختلف این مبانی و نظریهها را نشانه رفت.» وارسته افزود: «ویژگی دیگر پروژههای گویش، چنگزدن به رسانههای برساخته با هدف ایجاد گفتوگو است. ما باور داریم که یک تابلوی نقاشی یا مجسمه -هرچقدر هم هنرمندانه یا حرفهای- لزوما بهانهی کنش جدی و وسوسه مخاطب برای حضور در گفتمان نیست. باور دارم که ما برای ایجاد این چنین بستری به رسانههای جدید و رسانههای برساخته از رسانههای جدید نیازمندیم. ویژگی بعدی در این پروژه، تمرکز بر آبجکتهای مغفول و مفقود در ارائههای هنری است. آبجکتهایی مانند بو، زمان، صدا و... و اینکه چطور میتوان به نقش آنها در معاصریت هنر توجهی دوباره کرد.» کیوریتور پروژههای گویش دربارهی نشستهای تخصصی مرتبط با این پروژه نیز گفت: «ما در گویش قراری به ارائه استیتمنت و بیانیه نداریم؛ بیانیه و پیوستهای مفهومی هر کدام از گاراژها، در نشست و گفتگوی تخصصی مرتبط با همان گاراژ تبیین، تحریر و واکاوی خواهد شد. بنابراین بعد از هر پروژه بلافاصله یک نشست در خانه هنر گویه خواهیم داشت که در آن با حضور یک منتقد-مولف-پژوهشگر مرتبط، کیوریتور، هنرمند و میزبان تخصصی، جنبههای مختلف آن گاراژ را به گفتگو خواهیم نشست» امیر وارسته درباره نخستین اپیزود پروژه گویش که با نام «گاراژِ امید نقیبینسب» برگزار میشود گفت: «در گاراژِ امید نقیبینسب ما به سراغ ماشین میرویم و نسبت میان هنر، هنرمند، سرمایه، ماشین و بدن را به چالش میکشیم. ما در گاراژ اول، به وادادگی انسان به مثابه آفریننده و استیلای بدن به مثابه ماشین گوشه خواهیم زد و از ناخودآگاهی که وقوع امر دراماتیک را به امری محال بدل میکند، صحبت خواهیم کرد.»