;
به خود نگریستم؛
به سان گلها، آبی، گهی تابناک، گهی بی فروغ و تار،
خود را جستم،
میان نورهای سیال، میان دگرگونی رنگ و نور.
تاختم در پس گل، در پی طبیعت، پیرو بنیان.
من پژمردم، من روییدم، به رویش سبز یک جوانه.
ما می روئیم، ما پژمرده میشویم، نظیرِ گیاه وحشی زمینِ خانهمان.