;
از پی
در آثار عظیم مرکباتچی موقعیت هایی ساده، روزمره و گاه پیچبده و بغرنج و همینطور رؤیا و کابوس به صحنه هایی دراماتیک بدل شده از گذر این تبدیل استعاره ها و تمثیل های تصویری وی ساخته می شوند. بیان تصویری او در ارتباط با تئاتر همچون صحنه ای از یک پرده است که در آن لحظه منجمد شده ولی از طریق داد و ستد بیان و صحنه پردازی تئاترال نوعی حرکت و جنبش قابل شناسایی و پیگیری است و این حرکت موجب نوعی صیرورت و جنبش در نقاشی است. عظیم مقیاس نقاشی همچون یک نویسنده، دراماتورژ و کارگردان است که قاب هایش را تصویر و تخیل کرده، صحنه پردازی و نورپردازی نموده و برای هر کنشگر تصویر میزانسن و حرکت میسازد و از این طریق چند بیان را در نقاشی کنار هم نشانده و بدین ترتیب نقاشی تنها عرصه تصویر نیست، بلکه مبدل به عرصه ای برای صداء نور، حرکت و بازی می شود و این گونه معنا در داد و ستد مداوم و تمرین و تکرار در استفاده از عناصر بینارسانه ای میشود.
مونا مبارکشاهی
اردیبهشت 1403