;
خاطرات ثبت امور و اتفاقات بر لوح ذهن هستند برخی از آنها روی دیوارها نقش بر می بندند تا در اذهان عموم برای مدتی کوتاه یا بلند خاطرنشان شوند بنابراین دیوارها الواح ناپایداری هستند برای حفظ خاطره جمعی که خارج از عرصه رسمی
در اختیار عموم قرار میگیرند
نقاشی های من دیوارهایی را تجسم میبخشند که بین واقعیت و خیال سرگردان هستند. رنگها نشانه ها و عبارتهایی که خاطره شهر بوده و با عبور در زمان پوسیده مخدوش و مچاله شده اند. آنها همچنان اثرات انسانها و نشانه های دوران هستند که گویی در زمانی حامل پیامی بوده اند ولی حالا یا معنای خود را از دست داده و یا مفهوم جدیدی را تداعی میکنند برخی از آنها بیانگر پیروزی زمان مرگ دیوار و در عین حال تداوم نشانه هایی هستند که تا حدی محو شده اند از معنا می گریزند و برای هر
تفسیری باز هستند.
مچاله و مخدوش کردن در نقاشیهای من رفتاری برای نمایش عنصر زمان مرگ سطح و نابودی دیوار هستند آنها رابطه زمان با سطح و تغییر معنا و روایتهای مرتبط را نشان میدهند سطوح و نشانه ها در این مجموعه آثار مصداقی از رویارویی
دیوارها با زمان هستند که فرجام آنها " فراموشی است...