;
در برابر آثار هنری، برای شماری از بینندگان حرفهای هنر، سوالی فرضی مطرح میشود؛ در کدام مرحله از آفرینش هنرمند دست از تردید خود در برابر اثر هنری کشیده و دریافته که اثر به اتمام رسیده است؟ در کدامین ردِ رنگ و کدامین خطِ اثر؟ و آیا هنرمند هرگز توانسته است که پای از دایره تردید برون نهد؟ هر پاسخی به سوال گفته شده از آن دسته است که سهل و ممتنع میخوانیم؛ سهل است چون حضور فیزیکی اثر نشان میدهد که هنرمند بر تردید خویش غلبه کرده و ممتنع است چون ما را به حالت ذهنی هنرمند دسترسی نیست. اما ذهن دوستدار هنر در بند پاسخ نیست و همانگونه که میخواهد با جستوجو در خطها و رنگها به چیزی فراتر از ظاهر دست یابد، میتواند به جستوجوی این تردیدها در اثر هنری بپردازد. مجموعه پیشرو، آثاری است از هنرمندان صاحبنام که بارها با آثارشان شگفتی و سرخوشی هنر را به ما هدیه دادند. در تمام این آثار هنرمند در جایی ظاهرن دست از تردید کشیده و اکنون نتیجه غلبه او بر این تردید بر دیوار است. اما ما به عنوان تحسینکنندگان این آثار و دلسپردگان به هنر میتوانیم این آثار را بنگریم و رد این تردیدها را در آثار ببینیم و بیپروا از خود بپرسیم؛ چه میشد اگر فیگور اثر هنرمندی بر چشمانداز دیگری مینشست یا در شک بین دو رنگ، آن رنگی که پیروز نشده است پیروز میشد؟ جمله معروفی است از رابرت هیوز منتقد هنری که میگوید: «هر چه هنرمند بزرگتر باشد، تردید بیشتری دارد. اطمینان کامل جایزه تسلیبخشی است که به افراد کمتوانتر داده میشود» اشارتی گویا به تردید بهعنوان ابزاری برای آفرینش هنری. برای مشتاق هنر همیشه جای تردید باقی است.