;
سیما نوین اگر چه روی در انتزاع دارد اما جایی میان نقاشی انتزاعی و فیگوراتیو ایستاده است چرا که از هنر واقعگرا میآید.
در این نمایش که سرنمونی از یک دورهی کاری است اما هیجان آثار نه فقط حاصل رفت و آمد نقاش میان انتزاع و واقعگرایی که واگویهی التهابهای زیست زن نقاش است. گلها و بوتهها و آسمان و ابر و رود و صخره که ظاهر میشوند و پنهان میشوند، ظاهر میشوند و پنهان میشوند، ظاهر میشوند و پنهان میشوند تا بازنمود روز و روزگار زیست هنرمند باشند.
اما در نهایت نمایشگاه جنون طبیعت نه هنری اجتماعی که نقاشی شاعرانهای است در زمانهی عسرت. عسرتی که به هیئت باد ظاهر شده و آنقدر وزیده که در طبیعت انتزاعشدهی نقاش گاهی آتش افروخته و سرگرم سوختن است.
سیما نوین در این مجموعه گویی سرگرم گشودن گره پارادوکسهایی است که از تجربهی زیستهاش به قالب دوگانههای انتزاع و طبیعت، خشم و آرامش، و عشق و بیاعتمادی سرریز کرده است. از همین رهگذر هجوم بیرحمانهی طبیعت را تصویر کرده که میتواند با زیباییاش انسان را به آغوش بکشد و البته او را در دلش دفن کند.
سعید باباوند