;
«گسل» مجموعهای است از بازنمایی فضاهایی کاملاً آشفته که به کنایه میتوان چنین فضاهایی را بازگشت به خائوس یا بینظمی دانست. به عنوان نمونه فضاهایی نظیر بازارهای سنتی که کاملاً نوستالژیک و اگزوتیک هستند، اما در عکسهای میری از این جنبه به آنها نگریسته نشده است. نگاه عکاس در بازنمایی چنین فضاهایی همچنان به دنبال حضور قاطعِ ریتم است و نظم. تفسیرم از «گسل» تخریب نظم است و در عین حال نگاهی است که در فضایی کاملاً بینظم، بازهم نظم و ریتم را میبیند. چنین ویژگیای برآمده از فرش است. از ناخودآگاه دیداری عکاس.
فرش در فرهنگ ایرانی تصویری است از جهان. به تعبیری دیگر تلاشی است برای نظم بخشیدن به جهان. جهانی که با «فراتصویر» بهشت در هنر ایران مرتبط است. از این منظر نگاهی زیباشناختی بر آن حاکم است. در نگاه نخست، در عکسهای این مجموعه با تصاویری از سالخوردگی، تنهایی، اعتیاد، فقر و فقر مواجهایم، در کنار تخریب بیامان فضاهای سنتی که دیگر به تعبیری به «فضاهایی گمشده» بدل شدهاند. چشم عکاس حتی در چنین وضعیتی نیز ریتم و نظم را نادیده نمیگیرد و انگار بدون این دو مؤلفه اساساً نمیبیند.
امیر نصری