;
نمایش نسخههای محدود، بازتولید منتخبی از پوسترهای سینمای ایران
پروژههای ۰۰۹۸۲۱ با همکاری اِیت/کیوب برگزار میکند.
بیش از یک قرن پیش، در آغازین روزهای اختراع سینما، ماکسیم گورکی برای نخستینبار پا به سینما گذاشت و پس از مواجهه با فیلمی که روی پرده جان گرفتهبود به شگفت آمد و کلماتی به تنِ کاغذ ریخت: «دیشب در قلمروی سایه¬ها بودم؛ دنیایی که بهخودیخود شوق اینگونه دیدن را برمی-انگیزد: شوق تماشای "تصاویر زنده".»
میشود برای توصیف پروژهی «سینما در حضور دیگران»، به تأسی از گورکی، گفت پوستر فیلم سایهی آن است، «سایهی بلند فیلم»، بلند به این معنا که این سایه چنان است که انگار جوهرهی فیلم را در خود گنجانده؛ پرهیبی است ایستا و برگرفته از تصاویر متحرک و زنده که حافظهی ما را ارجاع میدهد به فیلمی از سینمای ایران. در واقع ما در پی مواجهه با پوستر/سایههای این نمایشگاه سفر میکنیم به دل تاریخ سینمای ایران و هر پوستری فیلمی را در ذهنمان، پیشِ روی چشمانمان، احضار میکند. نتیجتاً امکان مییابیم «در حضور دیگران» بخشهایی از سینمای ایران را ورق بزنیم به واسطهی تصاویری حکشده روی کاغذ، به همراه چند اسم، چند نماد از هر فیلم، و گرافیکی تکین.
نطفهی پروژهی «سینما در حضور دیگران» در سال ۱۳۹۲ بسته شد، در تماسی که فؤاد شریفی با عباس کیارستمی گرفت و از او خواست پوستر «سیاه و سفیدِ» سهراب شهیدثالث را سیلکاسکرین کند. همین قدم اولیه به پروژهی «پلاکاتها» در زمستان ۱۳۹۳ انجامید و انگیزهای شد برای بهجد اندیشیدن به چاپ پوسترهای بیشتری از سینمای ایران. از همینجا بود که چالشهای بسیاری رخ نمایاندند که از آن جملهاند: دردسترسنبودن شماری از پوسترها و فایل آنها، دشواری مرمت فایلهای موجود، روند پرپیچوخم ارتباطگرفتن با طراحان پوسترها یا کارگردانان فیلمها (به شرط حیات)، فراهمآوردن کاغذ و رنگ و شابلونِ مطلوب برای هر پوستر، و دستآخر ایدهی طراحی دیگربارِ پوستر چند فیلم. هرچه بود و هرچه گذشت، عاقبت هفتاد و اندی پوستر در این پروژه گرد آمدند تا تلاقیگاه طراحی و گرافیک و سینمای ایران در مقاطعِ درخورِ توجهاش باشند.
برگردیم به گورکی. او به مخاطبانش میگفت سینما شیوهی شبحگونهی دیدنِ جهان است و «کاش میدانستید بودن در آنجا چه حس غریبی دارد. زندگی نیست، سایهی زندگی است». میشود بازهم به تأسی از گورکی تجربهی این نمایشگاه برای مخاطب را به دیدنِ جهانِ فیلمها به شیوهای شبحگونه مانند کرد و آن را دمی تأنی دانست در حس غریبی از احضارِ سالیانِ رفته بر سینمای ایران. این پروژه دیروزِ سینمای ما را امروز میکند تا هم دیگربار بر هنر طراحی پوستر تأمل کنیم و هم بر حالوروز سینمای ایران و ظرفیتش برای خلق پوسترهایی جاویدان از فیلمهای این دوران.
بابک کریمی
* نقلقولها از نوشتهی گورکی را از این کتاب آوردهام: «سینما و روانکاوی: بازی سایهها»، ویکی لِبو، ترجمهی قاسم مؤمنی، نشر خوانه.