;
نگریستن به هنر، نه همچون ابزاری برای بازتابِ جهان، بلکه بهعنوان جهانی مستقل که در آن فرم مانند زبان نخستین و بیواسطهی هنر پدیدار میشود.
در این مجموعه معنا نه در بیرون، بلکه در آمیزشِ رنگها، خطوطِ در هم تنیده و بداهتِ بافتها جاری است. در اینجا هیچ روایت و ارجاعِ بیرونی در کار نیست مگر خلوصِ نگاه که تنها راهِ ورود به ساحتِ پنهانِ هر اثر است؛ آنچه اکنون پیش روی شماست:
قلمرو کشفِ فرمهای ناب!