;
نقاشی جهانی است که در آن زندگی میکنم. هر حرکت رنگ، ضربهای است بر پوستهی جانم، تا آنچه از درون میجوشد، راهی به بیرون بیابد.
نقاشی برای من نه پرسش است نه پاسخ؛ صداهایی است جاری در زندگی؛ شکلی از بازی و دلمشغولی.
نقاشی برای من گریز نیست، مواجهه است. جستوجویی بیپایان، امیدوار و پر از شور زندگی؛ برای گم شدن، پیدا شدن و یافتن.
اینجا، حقیقت من زنده است؛ گاه هیجانزده، گاه آرام و همواره رها.