;
شمع های رنگین بر روی میز روشن است
و پایان که نزدیک بود چنان دور به نظر می رسید که ما آن را در دم فراموش کردیم
اینجا، در مکانهای از یادرفته، باد برگهای معلق را گرد هم می آورد
ژرفای بی پایان کوچکی فرو می ریزد و باز بی خبر برمی خیزد
می اندیشم که فروپاشی، فقدان و گسست نور آخرین پرده این نمایش خواهد بود
و پایان
داستانِ واپسین کلمه پایان، داستانی است که خود، وقت گفتن، جاودانه است و همواره ادامه داشته و ادامه خواهد داشت و در نهایت این شکوه زندگی است که در هر لحظه اکنون تا زمان آن پایان جاری است.