;
نام نمایشگاه را از عنوانی که به یک مجموعه از کارهایم داده ام برداشتم. " هفت معبد"؛ یک نام نمادین برای مجموعه ای از ششتابلو در ابعاد 165 در 165 که با تکنیک رنگ و روغن و آکرلیک کار شده اند. مجموعه ای از شش معبد....که معبد هفتماش گم شده است.
قصدم مطرح کردن پرسشی است که عقل بیرون را به تفکر وادارد. باید ویرگول در ویرگول در برابر هر اثر مکث کنیم، ببینیم غیر از عالم بیرونی که مدام فریاد می زند، در عالم درون هنرمند چه رخ می دهد و چرا یک معبد از هفت معبد گم میشود؟
من به دنبال زمان مقدس، فضای مقدس، رفتار مقدس بودم و هستم. این نگاه فراتر از فردیت یک قوم، یک قبیله و یک ایدئولوژی برایم مطرح می شود. عناصری که در کارهایم استفاده می کنم مانند چهارگوش ها، گنبد، خطوط، حروف و اعداد و ...در یک مجموعه ی کلی به من فرصتی برای بیان ذهنیت های تصویری ام میدهند.
سفرهای ذهنی من لزوما به یک امر واقعی مرتبط نیستند. اگر این سفرهای ذهنی هنرمند را برداریم و آن را با هندسه و ریاضی و دو دوتا چهارتا تحلیل و محدود کنیم از هنر هیچ چیز نمی ماند.
فکر می کنم همیشه در عقل بیرون یک چیزی گم شده است، ارزش ها اگر به یک فرد یا جمعیت کوچک محدود شوند طبیعی است که جایی چیزی ناتمام می ماند. همان معبد هفتمی می شود که گم شده است و درگیری و اختلاف و جنگ پیش می آید. ما از چه حفاظت می کنیم و چه چیزی را از دست می دهیم، یا در واقع گم می کنیم و مراقبش نیستیم.
هنرمند می تواند مخاطب را به نگاهی همگانی دعوت کند، تا حواس انسانی که مدعی توسعه ی اخلاق و معرفت است به یک اقیانوس بی مکان و بی زمان بدل شود که هر موجودی بتواند از آن اقیانوس آبی بنوشد و خود را سیراب کند چون اقیانوس کوچک و محدود نیست؛ اقیانوس بزرگ است و همچون خورشید منبعی بی کران.
این پیام بسیار ساده است.
احمد نصرالهی
دی 1403