;
استیتمنت " قلعه حیوانات " چه میشود که یک نقاش، سوژهی خود را نه از میان انسانها، مناظر یا فرمهای انتزاعی، بلکه از دل حیوانات انتخاب میکند؟ شاید این انتخاب، واکنشی باشد به فروپاشی مرزهای سنتی در بازنمایی و نیز تلاشی برای بازتعریف رابطهی سوژه و ابژه در بستر هنر معاصر. حیوانات، در نگاه یک هنرمند مدرن، نه فقط موجوداتی برای بازآفرینی بصریاند، بلکه حاملان معنا، استعاره و گاه واسطهای برای نقد وضعیت انسان امروز هستند. در این رویکرد، حیوان دیگر صرفاً «موضوع» نیست، بلکه تبدیل به یک «بیان» میشود. نقاشی حیوانات در متن مدرنیته، میتواند بازتابی باشد از تنهایی انسان، از گسستهای بنیادینی که میان زیست انسانی و طبیعت رقم خورده. فرمهای شکسته، رنگهای اغراقشده یا ترکیببندیهای ناهمگون در این آثار، حامل نوعی آشفتگی آگاهانهاند؛ تلاشی برای بازنمایی جهانی که در آن مرز میان انسان و غیرانسان در حال فروریختن است. انتخاب حیوان، در چنین بستری، نه نوستالژیک است و نه تزئینی؛ بلکه روشی برای بازنگری در قدرت، اخلاق، هویت و حتی زبان است. این مجموعه، گفتوگویی بصری است با مفاهیمی چون خویشتن، طبیعت، غریزه و معنا. در هر اثر، ردپای یک مواجهه عمیق و گاه پرسشبرانگیز با حیوان بهمثابه "دیگری" دیده میشود.