;
گوش کن دورترین مرغ جهان می خواند
شب سلیس است و یکدست و باز
شمعدانی ها
و صدا دار ترین شاخه فصل ماه را می شنوند
پلکان جلو ساختمان
در فانوس به دست و در اسراف نسیم
گوش کن جاده صدا می زند از دور قدمهای تو را
چشم تو زینت تاریکی نیست
پلکها را بتکان کفش به پا کن وبیا
و بیا تا جایی که پر ماه به انگشت تو هشدار دهد
و زمان روی کلوخی بنشیند با تو
و مزامیر شب اندام تو را مثل یک قطعه آواز به خود جذب کنند
پارسایی است در آن جا که تو را خواهد گفت :
بهترین چیز رسیدنم به نگاهی است که از حادثه عشق تر است
سهراب سپهری
آثار این نمایشگاه زاده ای امروز این زمان و مکان هستند، جایی که در آن خوشحالترین و نگون بخت ترین هستیم. سرزمینی که مدام در وضعیت تغییر است.جایی که شرایط غیرعادی همیشه عادی است. در بستری اینچنین است که خلوص اندیشه و تلاش مداوم مطاعی گران بها است و ارزش دیده شدن و تحسین را دارد.
این نمایشگاه آثار سی هنرمند زن را گرد هم می آورد،جمعی که اشاره به سیمرغ افسانه ای دارد. وحدت جمعی که از تنوع شخصیت های منفردش قدرت می گیرد تا روح دورانی که در آن زندگی میکنیم و به خصوص پشتکار هنرمندان زن در پیمودن مسیر با این باور که این خود سفر است که ارزشمند است، را به تماشا گذارد.
هنرمندان زن ایرانی بیان هنری خود را پیوسته گسترش می دهند و رگه های تاب آوری، هویت، و داستان سرایی به وضوح از زمینه های جالبی هستند که دنبال میشوند. رهایی، آزادی، آزادگی، بالهای پرواز و مسیر سفر و پرواز از خطوطی هستند که در این نمایشگاه مورد توجه قرار گرفته.