;
در سپهر فلسفه پرسش بنیادین امروز آن است که آیا اندیشه همواره در چهارچوب منظر انسانی تعیین میشود؟ و اگر چنین است دیگر چه بدیلهایی پیش روی ما گشوده اند؟ یکی از راه ها آن است. که جست و جوی مکان موهومی به نام غیرانسان را در جهان بیرون و انهاده و دوگانگی فرسوده ی خود و عالم سوژه و ابژه را واگذاریم بی تردید گفتنش آسان تر از انجام آن است. فراتر از دستگاه های تاویلی اسطوره ای یونانی کلاسیک الهیاتی مسیحی - قرون وسطایی و اگزیستانسیالیستی اروپایی مدرن آیا میتوان افق نگاهمان را به سوی چیزی گشود که جز کیهان نگر نتوانش خواند؟ آیا چنین دید کیهان شناختی را میتوان نه صرفا به مثابه ی دید از فضای بین ستاره ای بل به سان نگاه جهان بی ما آن چشم انداز سیاره ای دریافت؟
دانشمندان برآورد میکنند که حدود نود درصد از یاخته های تن آدمی از آن موجوداتی غیرانسان اند باکتریها قارچها و دیگر آفریدگانی که همچون جانورانی در تاریکی جسم ما ماوا دارند. پس چرا نتوان همین را در باب اندیشه ی انسانی نیز گفت؟ گویی این اثر سفری است در جست و جوی همین اندیشه اندیشه ای که انسانی نیست جهان بی ما را نباید در فراسوی سترگی جست که بیرون از عالم جهان برای ما یا زمین جهان فی نفسه باشد؛ بلکه باید آن را در همان شکاف ها گسست ها و خلاهای نهفته در خود عالم و زمین یافت سیاره (جهان بی ما همان مغاک تاریک معقول است. چنان که در زبان عرفان تاریک آمده است؛ ژرفایی که به طرزی پارادوکسیکال در هیئت عالم و زمین نمودار می شود.
از کتاب در غبار این سیاره یوژین تکر
این نمایش در ادامه ی نمایش گروهی خانه یک گمانه زنی اکولوژیک درون شبکه ی زندگی که در بهار امسال در موسسه ی کوچ به عنوان بخشی از پروگرم کیوریتوریال این موسسه برای کیوریتورهای نوظهور ساکن جنوب آسیا به نمایش درآمد برپا شده است. این پروژه با تعمق بیشتر درباره ی کره ی زمین به عنوان سیاره ای برای سکونت سعی دارد که آن را نه از نقطه نظر سوژه ی انسانی بلکه همچنین از منظر «نا انسان» و «افق» بدون انسان بازاندیشی کند با الهام از فلسفه ی واقع گرایی گمانه زن و نگاه انتقادی این جنبش معاصر فکری در فلسفه ی قاره ای به مفهوم مرابطه ، عالم زمین و سیاره میکوشد پنجره ای جدید را برای مخاطبین در نسبت با فراسوی سترگ بگشاید آن گونه که این جهان بیرونی در شکلی مستقل و خودآیین فارغ از هرگونه رابطه ای چه با انسان و چه ناانسان
وجود دارد.
- عرفان غیاثی