;
گالری بینش
دو سال است که روی مجموعهای کار میکنم که دماوند در مرکز آن قرار دارد؛ اما نع دماوندی که همه میشناسیم. برای من، این کوه فقط یک منظره نیست. حضوری است که با من زندگی کرده، و بخشی از احساسات، خاطرهها و تجربههایم را در خود دارد.
در این آثار، دماوند را بازنمایی نکردهام؛ بلکه فرم و حس آن را دوباره ساختهام. شکل مخروطی کوه برای من تبدیل شده به زبان شخصیام؛ به مثلثهای کوچک، خطوط آزاد، و مسیرهایی که در نقاشیها حرکت میکنند. گاهی فلشها و نشانههایی اضافه شدهاند تا مسیر، جهت یا انرژی کار را نشان دهند.
در بعضی تابلوها، عناصر دیگری مثل دایره یا نقطه در کنار کوه قرار گرفتهاند تا نشان دهند دماوند برای من تنها یک فرم طبیعی نیست، بلکه وارد رابطه با چیزهای دیگر هم میشود؛ درست مثل رابطهای که من هر روز با آن دارم.
تکنیک ترکیبمواد - اکریلیک، رنگ روغن و مدادرنگی - به من کمک کرده تا این تجربه چندلایه را بیان کنم؛ تجربهای که گاهی پر از حرکت است، گاهی آرام و خاموش.
به عنوان کسی که کوهنوردی بخشی از زندگیاش است، دماوند برایم هم در طبیعت حضور دارد و هم در درون من. چیزی بین مقصد و مسیر.
این مجموعه تلاشی است برای نزدیک شدن به این کوه، نه از زاه تصویر واقعیاش، بلکه از راه احساسی که در من زنده کرده است.
الهام قربانی