;
نقاشى میتواند خیلى ساده وراحت، خیالِ لحظه را ثبت کند و بگذرد؛ بى دغدغه ى پیام هاى جدىِ سنگین ومهم، و بى آن که بخواهد درجا جهان را تغییر بدهد. اما همین کار رامى تواند نرم نرم وبا نشاط و با نوازش و با ارتقاء بخشیدن به سلیقه و معناى مخاطبانش، در زمانى درازتر به ثمر برساند و بى تحمیل وزن سنگین «ماندگارى»، ماندگار شود. این نقاشى ها فوران حس غریزى و خوشرنگى اند که با بلافاصلگى و سهل نمایى در چشم وذهن بیننده جارى میشوند وشادمانى و خوشى وامید را بازگو و منتشر مى کنند و بى پرواى «تزئینى» نامیده شدن، فضا را با لطف و رنگ ومهربانى مى آرایند و با ضربه هاى حساب شده ى قلم مو، تعادلى دلپذیر را میان نظم ومحاسبه از سویى، و طیف هاى غیرعمدى و تصادفى و روان ورها شده ى رنگ هاى درخشان، از سوى دیگر، برقرار مى کنند و لطف تماشایشان تا مدت ها و مدت ها ممتد مى ماند...