خورشید ھمچنان می دمد خورشید ھمچنان میدمد مجموعھ ای از طراحی و نقاشی ھای من در دو سال اخیر اقامتم در ھنگ کنگ است. اغلب این آثار از زندگی انسان ھا و حوادث واقعی دوران کودکی من تا بھ امروز الھام گرفتھ شده اند. اگر چھ تک تک این آثار بھ تنھایی دارای وجودی مستقل ھستند، اما مجموعھ آنھا میتوانند مانند داستان زندگی، درچندین فصل خوانده شوند. تاریکی ذاتی آنھا تنھا بھ رنگ سیاه نیست، بلکھ این تاریکی، زرد، بھ رنگ گل ھای آفتاب گردان ون گوگ ، سرزنده و روشن و حتی قرمز، سبز و آبی است. ھمچنین شخصیت ھای این طراحی و نقاشی ھا ناامید نیستند بلکھ آنھا انعطاف پذیر و قوی اند و بعضا دیوانگی جھانی را کھ ما در آن زندگی میکنیم بھ سخره می گیرند. آنھا میخواھند دوست بدارند و دوست داشتھ شوند و بھ امید یافتن وایمان آوردن بھ آرمان شھری گمشده ، اغلب در راه و در حال تغییر مسیر و سرزمین خود ھستند. " یک نسل می رود و نسلی دیگر می آید و زمین تا بھ ابد پایدار می ماند، آفتاب طلوع میکند و آفتاب غروب می کند و بھ جایی کھ از آن طلوع نمود می شتابد، باد بھ طرف جنوب می رود و بھ طرف شمال دور میزند، دور زنان دورزنان می رود و باد بھ مدارھای خود بر می گردد، جمیع نھر ھا بھ دریا جاری می شود اما دریا پر نمی گردد. بھ مکانی کھ نھرھا از آن جاری شد بھ ھمان جا باز می گردد" کتاب جامعھ، باب اول، نقل شده در کتاب خورشید ھمچنان می دمد، ارنست ھمینگوی ،