;
سه دقیقه توى یک چهارراه براى رد شدن از کنار هم ثانیه شمارى مى کنیم و بى آنکه بدانیم به دست هاى هم دست مى کشیم. کسى صدایت مى زند، برمى گردى، اما او دیگر رفته است؛ تن ها را کنار مى زنى، من از میان ما مى گذرد، از لابه لاى دیوارها، درها و خیابان ها و حتى آینه ها و آنچه آرام ات نمى کند، تنهاترت مى کند. تو با تنهایى زاده مى شوى در میانِ جمعیتِ بیکرانِ تن ها، همه با هم نام یکدیگر را فریاد مى زنیم و از پنجره اى به ماه و از بزرگراهى به آغوشى مى آویزیم و آنچه باقى مى ماند من هاى بیشمار من است متکثر در یک من که نام اش تنهایى ست. تنهایى اجتماعى سکوتِ پرهیاهویى ست از انزواى فردى، صورتِ بى خیال ترى از عمق نیازها و زخمى عمیق تر از گُسستِ دنیاى باز، فریبکار و رو به انهدامِ کنونى. باور کن که تنهایى در میانِ هزار تنهاى دیگر نه درد است و نه رستگارى، تنها شاید این دردها هستند که در تنهایى ما رستگار مى شوند.
بردیا یادگاری
عکاسان: ابراهیم زندی، پوریا اتابکی، حسین افشاری، رخشید فنایی، کاوه صفرنژاد
ویدئو آرت: علی رسولی
نمایشگاه گردان: علیرضا محمدشاه