;
صورت, پل میان تو و معنی ست.......
فرم... آبستن مفهوم........
دوباره فرم ها بر خواهند خواست تا معنا روشن شود....
چه شد که از صورت گریختیم؟ آن زمان که علم به محسوسات گرایید هنر سرگشته در آستین مردمان مست که تاب نشعگی افیون خودشیفتگی هزاره سوم را نداشتند, واژگونه وار به واژه مفهوم چنگ انداخت چون می انگاشت که از معقول برآمده........
فقط و فقط واژه........
راز همنشینی صورت و معنی را ندانسته........
مرز محسوس و معقول کجاست؟
گویی صدای افلاطون به گوش می رسد:
هرچه که در بالاست.....صورتی در پایین دارد