;
عکس ها در تقلا هستند تا هراس از مرگ را اندکی بکاهند و من در آنجه که انگاشتم دل مشغولی های روان گونهء انسان را ثبت کرده ام. روانی که وجود عینی ندارد و بیشتر نا خودآگاهی است دور از دسترس خود و دیگران. صحنه آرایی ها سخن از سرکوبی های دور از آگاهی دارند تا باشد مشاهده اشان ساز و کار دفاعی ناظر را در ارتباطی تصویری سست نماید و رسوایی ای وجد انگیز حاصل شود. سوژه خود انسان است چه در کارم به عنوان یک روان درمانگر و چه در عکس هایم به عنوان مشاهدات یک انسان به خود و هم نوعانش از رده پستانداران قدری جهش یافته. چنین تکلمی نمادین می تواند جذاب باشد چرا که در خوانش آن نا خودآگاه ناظر موثر تر از ذهن عکاس است. پس هر اثر در ذهن بیننده باز سازی ای شخصی می یابد و به تعداد آنها در نسخه های ذهنی اشان در تعامل با ناخود آگاه هر کس باز تولید می شود و همین پدیده انگیزه ام بود برای به نمایش گذاشتنشان. امیدوارم که لذت ببرید.