;
شاید به تصویر کشیدن یک دستهگل یا درخت، و یا قسمتی از یک بیشهزار تنها بهـــانهای باشد برای نقاشـیکردن و یا خودْ ســوژهای باشد مهمتر از امـــر نقـاشی. آنچه کارهای هنرمندهای این نمایشگاه را گرد هم آورده اتفاقیست نقاشانه، تصویری، و کمی رمانتیک. شاید جستجوهای تکنیکی و تصویری در کنار برخوردهــای گوناگــون با سطحهای اثرپذیــرِ گوناگـــون کارهـــای این هنرمنـــدها را بهخوبی از هم متمـــایز کنند، اما همیــن ویـــژگـــیها درعینحال روحی یکسان به تمام کارها میبخشند؛ روحی کنجکاو، صبور، و رمزآلود که در فضایی خاکستری رشد کرده است.
این نقاشیها در نگاه اول بازنمای طبیعتاند که کمی تلخ شدهاند. اهمیتی ندارد که زادهی ذهن هنــرمنــدند یا اینکه نمـــونهی خارجی دارند، حتا دادههایــی دربارهی زمان، مکان، و یا تاریخ خودشان به ما ارایه نمیدهند؛ آنچه به ما ارایه میشود بخش سپریشدهی زندگی هنرمند است برای آفرینش این تصویرها. طبیعت؛ همان بهانهی اصلی برای گذراندن زمان، دستیابی به آرامش، و یا مجالی برای فکر کردن، کار خود را به درستی انجام و لحظهها را شکل میدهد. بازنمایی، اینبار به شکلی دیگر رخ میدهد؛ نه به طبیعت و عناصرش برمیگردد و نه به زمان و مکانی مشخص، بلکه لحظهای از آزادیست که هنرمند و یا هر فــرد دیگری به دنبالاش میگردد.