این نمایشگاه شامل آثاری از کودکان و نوجوانان است که آرزوهای خود را به تصویر کشیده اند.و گالری دنا تلاش می کند که با توجه به خرید آثار، یکی از آرزوهای آنها را بر آورده کند.

بخشی از استیتمنت به قلم حسن اشرف اسلامی 
توی این شهر کهن همیشه نیمه تموم ، از بوق ِ صبح تا بوق ِ سگ، آدمها آرزوهایی می کنند ، ریزو و درشت...
ای ای ای ، اگه می شد، چی می شد...
بعضی از این آرزوها، آنقدر بلندند که آخر سر، با آرزو کنندگانش، میرن زیر ِ خاک.
بعضی تا آستانه ی در ِ خونه ت میان، ولی تو در رو اشتباهی تو صورتشون می کوبی و ...
خدایی، بعضی ها... بعضی هاشون میان میشینن، مغز ِ سرت.
ولی چون حالا دیگه یادت نمیاد، چی می خواستی، با نیش زبون می رنجونیشون. 
بعضی هامون هم که اصلن آرزویی نداریم! راحت ِ راحت... خلاص...
پس چرا ماتت برده؟ دستی تکون بده! سری بجنبون!
آها...
خودتو دیدی؟ یکی وسط ِ گودِ آینه . خوبه !
بچه ها کجان !؟ تو حاشیه!؟ 
راستی !! اینجا قراره که آرزوهایی بر آورده بشه، اگه دوست داری پای بچه ها هم کشیده بشه به وسط، بفرما...
آستیناتو بالا بزن...