;
بازنمایی در معنای امروزین خود از ویژگیهای واقع گرایانه ی سبک رئالیسم فراتر رفته و توامان به جنبههای دیداری اثر و البته رابطهی حسی و معنایی میان هنرمند و . سوژهی تصویر شده، دلالت میکند در این تعریف از بازنمایی؛ هنرمند آن زمان که افراد روآشنایی را به عنوان سوژه برمیگزیند در تگنای عظیم و متناقصی قرار میگیرد؛ آنجا که میبایست به جز استنباطات فردی و حسی و عاطفی خویش به شباهت ظاهری پرترهی . خلق شده نیز وفادار بماند این تگنای عظیم و متناقض که گویی از ذات بازنمایی در معنای امروزینش، نشات میگیرد .ما را به پرسه در آرشیو تجسمی معاصر ایران واداشت در پی تجربههای متفاوت از بازنمایی چهرهی اشخاص روآشنا بودیم به ویژه برایمان مهم بودکه تجربهها،بی هیچ سفارش و اجبار و تنها به خواست و انتخاب شخصی هنرمند بروز و ظهور یافته باشند. شهرت سوژهها نیز از این منظر مورد تاکید بود که مخاطب پیش فرض ذهنی خود دربارهی افراد را در بوتهی تجربهی هنرمند، مورد واکاوی قرار دهد. این چنین بود که مجموعهایی فراهم آمد از تجربههای گوناگون که در عین آزادی در انتخاب سوژه گرفتار وضعیت آشنای از پیش ایجاد شده هستند همچون. باله ای که در عین رهایی گرفتار کلام و موسیقی است .