;
به درازای زندگی و به بلندای زیستن، سیاهی ها و سپیدی ها، سرشار از دوستی ، گاه به خون آغشته ، با هم زیسته اند.
دوستی و دشمنی، زن و مرد،خوب و بد هزاران دوگانه دیگر چون اینها بازنمودی هستند از این سیاهیها و سپیدی ها که با جهان بی پایان واژگان و بهترین و ارجمندترین دستاورد بشری،زبان، آمیخته شده اند تا اندیشه های فرو زمینی را لعابی فرا زمینی بخشند؛ و یا به وارونه آن .
هر چه زندگی را به راز و رمز زندگی پالودهتر کردم ، شکل هایی بی پیرایه تر و بنیادی تر از لابه لای ترانه هایم از رنگ و واژه سر برآوردند. تا دیرینه پیوند زبان و تصویر ، هزار باره پیراهنی نو بپوشم .