;
گرگهای این مجموعه ، یادآور اندیشه و مفهوم متافیزیکی بنیان خیر و شر و دگردیسی جهان است، اندیشهای که شر را نصیب گرگ کرد و انسان را با همهی خشونتهایش معصومانه نگه داشت. گرگها در نقشی نمادین، تجربههای گوناگون انسانی را در استعارهای از منش انسان معاصر و تکامل تاریخیاش بیان میکنند و سعی دارند معنایی از خرد و شعور را به تصویر بکشند که انسان این موجود برتر آن را از ازل برای خود کرده است. همزیستی گرگها را میتوان در همهی سلسله مراتب زندگی دید، از ماوراطبیعت تا فرهنگ، از پرسهزنی در جنگل تا ایستاده بر فراز تمدن. این نقاشی ها با فضای واقعگرایانه وبابهرهگیری از جملات ، به فهم بیننده برای درک تاریخی/ طبیعی کمک کرده و او را با ذهن نقاش و گرگهای به تصویر درآمده همراه میکند.