;
فراجهش 2
بخش دوم : مجسمه های مفهومی
فرگشت
تکامل زیستی یا فرگشت عبارت است از دگرگونی در ویژگیهای فنوتیپی موروثی که در طی زمان در جمعیتهای انتخاب طبیعی صورت میپذیرد. اما آن چه حائز اهمیت است، چگونگی تشکیل گوناگونی ژنی است که یا از جمعیت-های دیگر تامین میشود یا از درون جمعیت با سازوکاری متفاوت به نام «جهش»
جهش یا نقص ترکیبی ... حاصل عواملی ناشناخته یا غیر متجانس با بستر خود میباشد که نهایتا عملکرد قابل پیشبینی ندارد. اما مهمترین عامل حدوث تنوع ژنتیکی به عنوان ماده خام برای فرایند انتخاب طبیعی و نهایتا فرگشت میباشد.
حدوث اتفاقی که فی الذاته نقص بشمار میآید اما بالقوه امکانی ایجاد میکند که در صورت هم سویی با شرایط منجر به ایجاد و خلق گونهای جدید یا تکامل میشود.
جهش گاهی به صورت بروز نوعی آریتمی در روند ریتم وار حوزه مورد نظر و نهایتا ظهور نوع متفاوتی از ریتم عمل میکند.
انسان محوری، غیرمتجانس بودن عوامل جهش، ابهام در نتیجه و عملکرد، همسو نبودن با طراحی هوشمندانه میتواند از محورهای ارجاعی برای فرگشت باشد.
در صورت تعمیم تئوری فرگشت به تکامل اجتماعی/فرهنگی بشر، تنوع خرده روایتهای فرهنگی به عنوان ماده خام برای انتخاب طبیعی عمل میکند که در پیامد فرگشت میتواند مقدمهای برای ظهور گونهای جدید از خوانش و فرهنگ باشد. از عوامل مهم برای ایجاد این تنوع و تفاوتهای فرهنگی، ظهور رخدادها و اتفاقهایی است که مسیر حرکت عادی جامعه را تغییر میدهد و نقش جهش را در بستر ژنتیکی انسان دارد.
تعمیم تئوری فرگشت از حوزه های زیست شناسی و زیست جامعه شناسی به حوزه هنری
بازنمایی رویکردهای تئوری فرگشت
تجسم نقاط عطف و افقهایی از تاریخ این رویداد از گذشته تا ابد فراتر از مدولهای دانشمندان حوزه
می تواند مدخل ورود هنرمند برای تراوش و تجسم ایده باشد.