;

کارخانه 01

نمایشگاه گروهی

جمعه ۸ تیر ۱۳۹۷ تا چهارشنبه ۲۷ تیر ۱۳۹۷

بیانیه

 


ده هنرمند گالری محسن علیرغم پرداخت به مدیوم‌ها و رویکردهای متنوع در مسیری مشترک با تکیه بر روایات شخصی، به نمایش بخشی از آثارشان می‌پردازند: از  اندیشه‌های بدن‌مند تا بدن‌های اندیشمند، از مکان، واقعه و حافظه تا تخیل  و از آگاهی به رنج. کارخانه خانه‌ای  است  پیوسته در حالِ شدن  و صیرورت. نمایشگاه «کارخانه 01» از تاریخ 8 تیر تا 27 تیر 1397 در گالری محسن برگزار خواهد شد.
گاه با حذف انسان و به‌طور کلی بدن به عنوان سوژه مواجه‌ایم: همچون گوهر دشتی و مجموعه‌ی آبستره‌اش «طبیعت بی‌جان» که اشاره به شیوه‌ای قرن نوزدهمی از بازآفرینی دارد.ماهیت ساده و بنیادی فرم و محتوا در عناصر درهم‌پاشیده، بیانگر نظمی محتمل پیش از آشوب و ویران‌گری است؛ هنرمند اما در پی انسجام و التیام تکه‌پاره‌های  این طبیعت انتزاعی  با جوهر زنانگی‌ مطلوبش  می‌گردد.
در «چهل: رساله ای در باب سلوک زمینی» اثر مهرداد افسری، بازنمایی ذات آرام و موهومِ  طبیعت در کنار هم‌سویی چشم بیننده با افق دید، نشان از رابطه‌ای وفادارانه میان سوژه و ابژه دارد. افسری آرامش و سکون طبیعت را با شکوهی عریان و فقدانی مستتر درمی‌آمیزد. ضمن این‌که با ارجاع به عدد چهل‌ به یک «گذر» اشاره دارد: چهل سالگی یک مرز است، عددی برای صبر و آماده‌سازی و حتی بیش از آن، یک شروع. 
بیان شفاهی عواطف در مجموعه‌ی علیرضا فانی اما درگیری بدن به شفاف‌ترین شکل آن است: «آغوش»، نه پدیده‌هایی صرفا روان‌شناختی و فیزیکی در باب حضور و لمس تن، که پدیده‌هایی اجتماعی ونوعی خودانگیختگی را آشکار می‌کند. سوژه‌ها در فضاهای بیرونی و اندرونی، ناترس از قضاوت‌ها و دیده‌شدن‌ها  در هم تنیده می‌شوند.
از واقعه به آگاهی و رنج تن: «شب‌کور‌ها به هم رحم نمی‌کنند» عنوان مجموعه‌ای است  از سارا عباسیان که در آن به موضوع محوری بیشتر آثارش یعنی جنگ در قالب شب‌کورهایی هم‌‌جنس‌خوار اشاره دارد. جنگ همیشه صرفا آگاهانه شروع نمی‌شود اما آسیب‌دیدگانش  آگاهانه رنج می‌برند.شب‌کورها تنها پستانداران قادر به پروازند و این خود آغاز برتری و نیز ویران‌گری آن‌ها است. جنگ و تجاوز به موضع دشمن همواره نه فقط به صورت‌‌های فیزیکی و مستقیم، بلکه به اشکال روانی نیز در جریان است؛ چون تعرض به تن زن به هنگام جنگ در میدان نبرد.  کولاژهای مجتبی امینی با عنوان «مرگ بالاترین ارگاسم است» پرداختن به همین دغدغه‌مندی‌های تَنانه  و تضعیف روانی دشمن  با اهداف جنسیتی است. 
یکی دیگر از اشکال بازنمایی خیالین بدن که مبهم تر است را می‌توان در  دو مجموعه‌ی « استخوان‌ها»  و «پرتره‌ها» اثر آریا تابندهپور مشاهده کرد.او بیشتر بدن را با خیال‌ورزی و قالب‌های شکننده‌اش در نظر می‌گیرد: در نبود پایداری، در ناقص بودن بدن،  در اضمحلال، در پیری تدریجی کارکردها و اندام‌ها و نیز در مرگی که دیر یا زود پیش‌بینی می‌شود.
در گذریم  از خیال به حافظه و از حافظه به فضا: ساسان ابری با پولارویدهای «زرد خفته»  و «در معرض» از فضای شهری  و پیرامون به سوی حافظه حرکت می‌کند؛ آثار او شهری را بازنمایی می‌کنند که ملغمه‌ای از سکونت، فعالیت، آمد‌و‌شد و فراغت است اما  برای ساکنانش به  نحو درستی نه مسکونی است و نه شاهد فعالیتی و نه آمد‌و‌شدی و حتی نه  فراغتی مطلوب . این‌ها جزییات شهری‌ست که پیش و حتی پس از ساخت‌و‌ساز هم  قطعه‌قطعه، پراکنده و نامربوط به نظر می‌رسد.
بازنمایی وقتی به خیال‌ورزی میل کند، فارغ می‌شود از هرآن‌چه امرعمومی باشد: فرآیندی که ذهن را متوسل به طرد عادت و حرکت به سمت هویت انسان می‌کند. بهرنگ صمدزادگان با مجموعه‌ی «به سمت آرمان‌شهر»  تأویل خود از تاریخ ایران را در خیال‌ورزی با اسناد تاریخ سیاسی ایران و سفری خیال‌انگیز به سمت آرمان‌شهر ساختگی‌اش آغاز می‌کند. پرسش می‌کند، درگیر می‌شود، نابود می‌کند، می‌آفریند و  جبر تغییر ناپذیر آبرنگ را در ‌منافات با رویدادها، تسلیم‌شدن‌ها، برد و باخت‌ها و بهت‌زدگی‌هامان در تاریخ نمی‌پندارد. مؤلفه‌های تاریخی رنگ می‌بازند آنگاه که بازی‌های زیباشناختی سرزنده می‌شوند. همچون ماهیت  در هم‌تنیدگی  آبرنگ، وقایع نیز در هم می‌آمیزند: اتفاقاتی که هیچ‌یک بی‌ربط به دیگری نیست و مکرراً  در اشکال  و زمان‌های مختلف تکرار می‌شوند. 
در یک زمان مکان‌مند یا یک مکان زمان‌مند، هر ریتم متضمن رابطه‌‌ی میان زمان و مکان است. به موجب این چرخه، مولفه‌های «زمان» و «مکان» فرآیندی وابسته به هم می‌سازند؛ خواه هم‌سو با جریان (زمان‌گرد) یا برخلاف آن (ضدزمان‌گرد). علی فی  با تمرکز برمفاهیم   ضد ـ چرخه و ضد ـ زمان در ویدیو  «* »  تعادل و سازش را نه در  حرکت با جریان عام، بلکه در خلاف و ضدّ آن جست‌و‌جو می‌کند. چنین رویکردی  ناهمتا  در دو عنصر صدا و تصویر نیز به کار گرفته شده است.
 پس از  یک فاجعه، جنگ یا یک ویرانی آنچه باقی می‌ماند نشانه‌هایی  نامفهوم، منهدم‌ و ناخوانا از چیزهایی‌ست که زمانی وجود داشته و  دیگر نیستند: تکه‌‌هایی بی‌هویت و ‌فاقد هرگونه نشانه‌ و روایتی. زیبایی‌شناسی قطعات و اشیای مجید بیگلری در «تجربه‌ی به‌هم‌ریخته»  اما نه در ستایش تخریب و بازنمایی آن ویرانی‌ها، که در معناسازی، هویت‌بخشی  و به نوعی ازآنِ خودسازی باقی‌مانده‌ها  تعریف می‌شود. بیگلری روایت شخصی خود از کارکرد جدید بقایای فاجعه را دارد؛ اجزایی جداشده از آن کُل، آن کارخانه، که شاید در پی بازپس‌گیری شکوه اولیه خود باشند: مطالبه‌ی (نا)ممکن‌ها.

 

آثار

در حال بارگذاری تصاویر loading
اثر مرتبط یافت نشد.
loading

نمای چیدمان

در حال بارگذاری تصاویر loading
تصویر چیدمان مرتبط یافت نشد.
loading

مجله

در حال بارگذاری تصاویر loading
مطلب مرتبط یافت نشد.
loading

ویدئو

در حال بارگذاری تصاویر loading
مطلب مرتبط یافت نشد.
loading

نمایشگاه‌های نزدیک

در حال بارگذاری تصاویر loading
نمایشگاه جاری نزدیک یافت نشد.
جهت استفاده از امکانات سایت ابتدا وارد شوید.
عضو گالری‌اینفو هستید؟ ورود به گالری اینفو
عضو گالری‌اینفو نیستید؟ ثبت نام در گالری اینفو
مشکلی به وجود آمده است
اثر از آرشیو شما حذف شد اثر به آرشیو شما اضافه شد هنرمند از آرشیو شما حذف شد هنرمند به آرشیو شما اضافه شد گالری از آرشیو شما حذف شد گالری به آرشیو شما اضافه شد نمایشگاه از آرشیو شما حذف شد نمایشگاه به آرشیو شما اضافه شد