;
جهان را پیش از غیاب دریاب.
نقاشیهای شهرام سیف
شهر با سایههای لرزان آدمیانش چون تصویری است که در خواب و رویا محو میشود. سایهها رنگ میبازند و درهم میروند، اما هنوز اگر در آخرین لحظه پیش از غیاب تصویر، چشمهایت را خیره کنی چیزی شگفت رخ مینماید، چیزهایی که در جای خود نیستند و چون موهوماتی غریب خود را با تصویر همسان کردهاند و این همان شهر عجایب است.
نقاشیهای تازهی شهرام سیف تصاویری از زندگی داخلی و بیرونی را به نمایش میگذارند که در مجموع مفهومی از زندگی شهری و تجربهی زیستهی او از شهرش را میسازند. لحظههایی از آرامش یک فضای داخلی که در آن رنگسایههای سبز برگها، از پس پرده نمایان میشوند و آرامش و روشنی را به محیط خانه میآورند، تا هنگامی که دلارها یا قالپاق چرخهای اتومبیل خود را به سبزینگی گیاه و خواب صبحگاهی تحمیل میکنند. آن بیرون، شهر نیز آمیختهای از آرامش یک چشمانداز یا پیچیدگی و هیاهوی روابط اجتماعی است.
شهرام سیف، تماشای آن سروِ لرزانی را به ما یادآوری میکند که راست وسطِ چارراهِ هر وَرْ باد ایستاده است .
توکا ملکی
مهر 1397
برگرفته از شعر «ترانهی اندوهبار سه حماسه»، احمد شاملو، از دفتر مدایح بیصله.