;

فرار از خانه‌ی پدری

نمایشگاه انفرادی عکس،

جمعه ۱۱ آبان ۱۳۹۷ تا سه شنبه ۱۵ آبان ۱۳۹۷

هنرمندان نمایشگاه

بیانیه

عنوان:بی مقصد
روزانه چمدان چندمسافر گم میشود؟
اگر چمدانها اجازه ی خروج نداشته باشند 
چه چیزی از تو در سرزمینت رها خواهد شد چه چیز در تابوتش به خاطره ها سپرده میشود
چمدان کارگری که شاید افغان باشد.
 چند نوار کاست مشتی شن و سیمان و بیل و کلنگ جا مانده از او چه خواهد شد ؟
چه خواهد گفت؟
همان خورده چیزهایی که کل دنیای یک نفر را میسازند
یا اگر یکی از بزرگترین سوپر مدلهای بهترین برند های جهان باشی در تا بوتت رژ لبهای قرمز و عطر ها و لباسهایت 
یاد چه کسی را در خود زنده نگاه خواهند داشت؟
چه خواهند گفت ؟
مشتی وسایل با ارزش که جان بیجانشان توان جولان دادن ندارند
اگر از کشوری کهن و با اصالت و پر از افسانه و غرور باشی چه ؟
کدام غرور ب تو افتخار خواهد کرد ؟
کدام افسانه تو را سوار بر اسب سفید برای گشون درهای هستی همراهی میکند؟
چه کسی افسانه هایت را باور خواهد کرد؟
اگر سر باز باشی 
حامل عکسها و نامه ها و پلاک های همرزمیهایت و صدای فشنگها و مسلسل ها ولباسهایی خونین 
 چه کسی تو را در دل خود به خاک خواهد سپرد؟
 کدام مادر به دنبال گرفتن چمدانت تمام خاکریز ها را بو میکشد و قطره قطره خونهای چیکیده شده را مز مزه میکند تا طعم تلخ جهانت را بخاطر بیاورد؟
این چمدان توست 
چه چیز را بجا خواهی گذاشت که ب یگانگی ات اعتراف کند ؟
اعتراف کند تمام تیک تاک ضربان زندگی ات را؟
تا کسی برایت 
بدنبال اش بیاید
بیاید و بخواهد درِ جهانت را بگشاید 
تا تو را باز یابد
چه کسی می آید ؟
تا تو را تحویل بگیرد

 .

 عنوان:کشتی های به گل نشسته.

شما چند آرزو دارید که به آنها رسیده اید؟
چند آرزو دارید که به آنها نرسیده اید؟
چند آرزو دارید که هنوز تاریخ انقضایشان جا دارد؟
حتمن آرزوهایی داشته اید که گفته اید اگر به آنها نرسید زندگی غیر ممکن خواهد شد
و قطعا به خیلی از آرزوهایتان نرسیده اید!
از آنها جلو زده اید
بدون آنکه چیزی تغییر کند 
بدون آنکه اتفاقی بیفتد
یاچیزی غیر ممکن بشود
یا بفهمید آرزوهایتان جان میدهند
کشتی هایتان غرق میشوند 
خیلی غم انگیز بنظر میرسد
ولی این حقیقت است 
و همچنان شما قادر ب ساختن و  غرق کردن کشتی های بسیاری هستید ...

 عنوان: تنریس ها.
تن ها و ریسک ها،
ریسمان های کوچک
تمام ریسمان هایی که توانایی سیطره دارند
درست مثل ریسمان های رنگی دلبرانه 
روی لباس ها ی دخترکی دهاتی
که افسانه های مادر بزرگ را روی چارقدش روایت میکنند
که با یک ریسمانِ  کوچک شروع میشوند
اول بسیار جذاب و کنجکاوانه بنظر میرسند ما را با خود همراه میکنند و ما خود نیز بدنبال آنها میرویم خود رابه آنها می آویزیم و آنها رابه خود آویز میکنیم ،آنها برایمان زینت میشوند، پوشش میشوند و نان و آب و همه  چیز ما میشوند 
آنها ما میشوند
و آنچه از ما نام و نشانی داشته باشد 
چیست؟ 
کجا خواهد بود؟

آثار

در حال بارگذاری تصاویر loading
اثر مرتبط یافت نشد.
loading

نمای چیدمان

در حال بارگذاری تصاویر loading
تصویر چیدمان مرتبط یافت نشد.
loading

مجله

در حال بارگذاری تصاویر loading
مطلب مرتبط یافت نشد.
loading

ویدئو

در حال بارگذاری تصاویر loading
loading

نمایشگاه‌های نزدیک

جهت استفاده از امکانات سایت ابتدا وارد شوید.
عضو گالری‌اینفو هستید؟ ورود به گالری اینفو
عضو گالری‌اینفو نیستید؟ ثبت نام در گالری اینفو
مشکلی به وجود آمده است
اثر از آرشیو شما حذف شد اثر به آرشیو شما اضافه شد هنرمند از آرشیو شما حذف شد هنرمند به آرشیو شما اضافه شد گالری از آرشیو شما حذف شد گالری به آرشیو شما اضافه شد نمایشگاه از آرشیو شما حذف شد نمایشگاه به آرشیو شما اضافه شد