;
«من نه جامعهشناسم، نه سیاستمدار. از من تنها بر میآید که آینده را برای خودم تصویر کنم.»
میکلآنجلو آنتونیونی
کامران شیردل بهعنوان یکی از پیشگامان سینمای مستند ایران، همواره بهمانند استاد و مرادش آنتونیونی، تصویر خود را از واقعیت در مستندهایش به نمایش میگذارد و مخاطبان را در برابر پرسشی دشوار به داوری دربارهی حقیقت آن واقعه دعوت میکند. اما آثار سفارشی و غیرسفارشی او، حتی آنها که به عنوان مستندهای صنعتی ساخته شدهاند، ناخواسته در بنبست تعبیرهای سیاسی روز توقیف و تصویرهای او اسنادی مهم ازجامعهشناسی تاریخ معاصر ایران میشوند.
شیردل که نخستین فیلمساز ایرانی است که از عکس به عنوان اینسرت (لایی) در سینمای خود متناوبا بهره برده است، عکسهای پروژهی حاضر را نیز تنها به قصد ساخت یک فیلم مستند بهعنوان اینسرت عکاسی میکند که در پرسههای نامشخصی در روزهای منتهی به انقلاب در سال 1357 بدون سفارشی خاص برای یک شبکهی خبری یا تلویزیونی در تهران انجام شده است.
اکنون عکسهای کامران شیردل با رویکردی مستقل از فیلمها و نه بهعنوان اسنادی تاریخی، اجتماعی و سیاسی که بهعنوان روایتی خرد در حاشیهی متن بزرگ روایت انقلاب در کنار راشهایی که هیچگاه به فیلم تبدیل نشد به نمایش گذاشته میشود.